به برخی از زندگیها هر طور که نگاه کنید، متوجه خواهید شد که عرض عمر بیشتر از طولش بوده و ساحت اثرگذاری شخص در حیطههای گوناگون عمرانی، اقتصادی، تولیدی، اجتماعی، صنفی و فرهنگی به قدری است که گویی بیش از زندگی یک فرد دستاورد داشتهاند. چهره این شماره ترابران مهندس عباس غفاری یکی از پیشکسوتان و نوآوران راهسازی کشور است که طی بیش از 50 سال در حوزه ساختمان، راه و راهآهن فعالیت داشته است. او به عنوان مدیرعامل چندین شرکت عمرانی از جمله شرکت توسعه ساختمان و راه (توسار)، شرکت توسعه منابع و احداث (توما) و چندین شرکت عمرانی دیگر، کارهای شاخصی از جمله ساخت هنرستان عالی موسیقی، احداث کارخانه شیر پاکتی در جاده مخصوص کرج، مهندسی معکوس و بومیسازی طرح و ساخت پل سارای راهآهن میانه – اردبیل و انجام نخستین پروژه EPC (طراحی و تامین تجهیزات و اجرا) بزرگراهی کشور در محور پارسیان- عسلویه را در کارنامه خود دارد؛ غفاری علاوه بر فعالیت در بخشهای عمرانی، تولیدی و سرمایهگذاری، همزمان در حوزههای اجتماعی فعالیت داشته و از بنیانگذاران انجمن شرکتهای راهسازی ایران است. زندگی سرشار از تجربه مهندس غفاری شاید به این دلیل باشد که معتقد است که کار نشدنی در جهان وجود ندارد و همیشه میتوان راه تازهای پیدا کرد. در ادامه گوشههایی از زندگینامه او را البته با رویکرد اقدامات عمرانی در بخش راهسازی و پروژه بزرگ محیطزیستی یعنی تصفیهخانه فاضلاب تهران خواهیم خواند.
من در تاریخ 28 فروردین 1328، در شاهرود متولد شدم. پدرم تکنسین نصب ماشینآلات بود و تجاربی در دوران نوجوانی در انارک (شهری نزدیک به نایین در استان اصفهان و زادگاه او) از آلمانیها آموخته بود و بعدها نصب تاسیسات کارخانههای روغنکشی، پنبهپاککنی و همچنین مسئولیت نصب بخش کوچکی از کارخانه کانادادرای را عهدهدار بود. مادرم هم خانهدار و فرزند یکی از سرشناسان و بزرگان شاهرود در بخش تجارت و زراعت بود که مدتها قبل، از انارک کوچ کرده بودند. پدرم نیز در جوانی از انارک به شاهرود کوچ و با مادرم ازدواج کرد.
من هم با وجود تولد در شاهرود، خود را انارکی میدانم و طی این سالها سعی کردهام با انحای مختلف عمرانی و اجتماعی به آن منطقه خدمت کنم.
به هر حال تا شش سالگی در شاهرود بودم و در آن مدت، یعنی از سال 1322 تا 1328 پدرم عهدهدار همه امور فنی مربوط به مزرعه پدربزرگ بود؛ ضمن اینکه در یک قلعه قدیمی به نام اصغرآباد در بخش میامی شاهرود کارخانه پنبهپاککنی و کارخانه آرد، نصب و راهاندازی کرد.
خانوادهام در شش سالگی من، به دلیل شغل پدرم و قراردادی که با یکی از کارخانههای بزرگ روغنکشی نباتی برای توسعه و راهاندازی داشت، به تهران مهاجرت کردند.
دوران تحصیل و دانشگاه
پس از مهاجرت به تهران، در حوالی میدان ژاله ساکن شدیم. دوران ابتدایی را در مدرسه دولتی روزبه گذراندم. در دوره دبیرستان نیز در مدرسه ملی هدف شماره سه که از مدارس شاخص آن زمان بود، به تحصیل ادامه دادم و در سال 1346، از آن دبیرستان فارغالتحصیل شدم.
آن زمان برای ورود به دانشگاههای مختلف، کنکورهای جداگانه برگزار میشد و من هم در آزمونهای متعددی شرکت کردم که اولین آنها دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز فعلی) و آخرین آنها دانشکده فنی دانشگاه تهران بود.
از جمله کارهای شرکت خیز که بعد از پایان دوره سربازی آن را به همراه چهار نفر از همکلاسیهای دانشگاه تاسیس کردم، ساخت دو بانک اعتبارات ایران در اهواز و خرمشهر بود که شعبه خرمشهر آن که ساختمان بسیار زیبایی هم بود، در اولین روزهای جنگ ایران و عراق مورد حمله موشکی قرار گرفت و تخریب شد
در تمام کنکورهایی که دادم قبول شدم و تنها در یک مورد در فهرست ذخیره بودم، اما به این دلیل که نتایج دانشگاه شیراز زودتر اعلام شد، ابتدا به آن دانشگاه رفتم و با توجه به نمرات خوبی که داشتم در رشته پزشکی ثبتنام کردم؛ تا اینکه در اواخر شهریور، با اعلام نتایج دانشکده فنی مسیر تحصیلم را تغییر دادم، به تهران آمدم و در آن دانشگاه در رشته مهندسی ثبتنام کردم. بر اساس روند آن زمان دانشکده، پس از دو سال دوره عمومی، رشته راه و ساختمان (عمران فعلی) را برگزیدم و در سال 1351 در مقطع کارشناسیارشد راه و ساختمان فارغالتحصیل شدم.
در دانشکده فنی استادهای بسیار خوبی داشتیم. دکتر ریاضی، دکتر جالینوس، دکتر عقیلی، دکتر مجتهدی، دکتر جفرودی و دکتر حامی از اساتید ما بودند، دکتر ایرج سلیمانی تحصیلات عالیه از فرانسه داشت، من به ایشان در تهیه مطالب درسی کمک میکردم و به همین دلیل دو سال به عنوان کارآموز همراه ایشان به گنبدکاووس رفتم. آن زمان، دکتر سلیمانی در شرکت مهندسین مشاور گید مسئولیت نظارت بر مسیر راه شاهپسند (آزادشهر فعلی) تا قوچان را عهدهدار بود و همانطور که گفتم، من کارآموز ایشان شدم و تجربه خوبی در راهسازی به ویژه در بخش آسفالت سرد و گرم پیدا کردم.
البته این نکته را هم اضافه کنم که در دوران دانشکده و از سال دوم به بعد، برای کمکهزینه تحصیلی، در دبیرستانهای تهران در رشته فیزیک و گاهی ریاضی، تدریس هم میکردم.
به هر حال، پس از فارغالتحصیلی از دانشکده فنی، برای خدمت سربازی اعزام و علیرغم میل باطنی (آن زمان میخواستم حتماً در پادگانها و محیط نظامی باشم) با درجه ستوان یکمی در دبیرستانها مامور و در دلیجان (استان اصفهان) به تدریس در رشته فیزیک پرداختم و شاگردان بسیار خوب و ممتازی هم داشتم که باعث افتخار من هستند.
اما تحصیلات من به اینجا ختم نشد. به دلیل علاقه فراوانی که به تحصیل داشتم، در سال 1358 بار دیگر کنکور دادم و در رشته اقتصاد بینالملل مدرسه عالی بازرگانی (علامه طباطبایی فعلی) پذیرفته شدم که متأسفانه به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها و پس از آن گرفتاریهای شغلی که پیدا کردم، آن را ناتمام گذاشتم. یک بار دیگر نیز در سال 1387، در کنکور دانشگاه آزاد شرکت کردم و توانستم در رشته زبان و ادبیات انگلیسی که همیشه از آرزوهای تحصیلی من بود فارغالتحصیل شوم.
تأسیس نخستین شرکت
در دوران کودکی و نوجوانی به کسبوکار علاقه زیادی داشتم و در زمان تعطیلی مدارس همراه با سایر بچهها با خرید و فروش در محله خودمان تمرین تجارت میکردم. همین تجربههای کار در کودکی به من یاد داد که روحیهام مناسب کارمندی نیست و باید کار را در قالب اداره شرکت خودم ادامه دهم. به همین دلیل در دوران دانشجویی و سربازی با کار زیاد در شرکتهای مهندسین مشاور و پیمانکاری همواره در پی کسب تجربه اداره شرکت بودم.
شرکت توسعه ساختمان و راه (توسار) پس از انقلاب، اولین پروژه راهسازی خود را در مقیاس بسیار کوچک در ساخت یک راه فرعی در محور دامغان- سمنان شروع کرد و این کار کوچک، مقدمهای برای اجرای پروژههای بزرگ راه و راهآهن در شرکت «توسار» شد
بعد از پایان دوره سربازی در 12/12/1352، اولین شرکت خودم را به همراه چهار نفر از همکلاسیهای دانشگاه به نام شرکت «خیز» تاسیس کردم. این شرکت در زمینه ساختمانی فعالیت میکرد و اولین کار آن، پروژه شهرک «فرسفج» در تویسرکان بود که شامل ساخت حمام، کشتارگاه، کودکستان، زمین ورزشی و تامین آب و شبکه آبرسانی بود. این پروژه بهعنوان اولین پروژه اجرایی بعد از فارغالتحصیلی تجربیات بسیاری برای من داشت و با خاطرات بسیار جالبی از کمتجربگی گروه ما همراه بود.
در آن زمان محیط کارهای پیمانکاری مانند یک سربازخانه بر اساس انضباط و سلسله مراتب بود و در کنار این انضباط سادگی و صمیمیت هم وجود داشت و همه از این شرایط راضی بودند.
دو سال از فعالیت شرکت خیز میگذشت که با شراکت دو تن از سهامداران آن، شرکت «کاپیس» را خریداری کردیم و اولین پروژه این شرکت با مدیریت جدید، ساخت هنرستان عالی موسیقی و کارخانه شیر پاکتی در جاده مخصوص کرج بود.
شرکتهای «خیز» و «کاپیس» همزمان مشغول ساختوساز پروژههای متعددی بودند و کارها تماماً با موفقیت به اتمام میرسید. از جمله کارهای شرکت خیز، ساخت دو بانک اعتبارات ایران در اهواز و خرمشهر بود که شعبه خرمشهر آن که ساختمان بسیار زیبایی هم بود، در اولین روزهای جنگ ایران و عراق مورد حمله موشکی قرار گرفت و تخریب شد.
تاسیس شرکت توسعه ساختمان و راه (توسار)
من در مهر ماه سال 1354، با توجه به روحیهای که در خودم سراغ داشتم، با هدف تاسیس شرکت مستقل از شرکتهای «خیز» و «کاپیس»، شرکت «توسعه ساختمان و راه» (توسار) را تاسیس کردم و سپس در سال 1356 از آقای مهندس محمد معلمی و تعدادی از دوستان و فامیل از جمله آقای مهندس مجید سعیدی دعوت کردم تا هیئتمدیره شرکت توسار را تشکیل بدهیم که تا امروز هم اعضای آن ثابت مانده و تنها یک جابهجایی در سال 1387، در سمت رئیس هیئتمدیره اتفاق افتاده که آقای مهندس محمد معلمی بازنشسته و پسرشان آقای مهندس مسعود معلمی جایگزین ایشان شدند و به این ترتیب ایده همیشگی من مبنی بر ثبات هیئتمدیره و وحدت نظر در آن، محقق شده است.
کار پلسازی شرکت «توسار» با ساخت پلهای لولهای دو متری در محور آبخوری شروع شد و با ساخت پل 80 متری روی اتوبان جاده ساوه ادامه پیدا کرد و با ساخت پل «سارای» در محور راهآهن میانه- اردبیل به طول 560 متر و دهانه میانی پل با 95 متر طول و 56 متر ارتفاع به اوج رسید
چون هدف اولیه از تاسیس شرکت توسار، اجرای پروژههای راهسازی بود، پس از مدتی، شرکت «بنیان و توسعه» (بانتو) را با دو تن از همکلاسیهای خود که در شرکت «خیز» هم با من شریک بودند، با هدف کارهای ساختمانی تاسیس کردم و نهایتاً شرکت «توسعه منابع و احداث» (توما) را با یکی از دوستان که در امور تجاری فعالیت داشت به ثبت رساندم. هدف من آن زمان ایجاد مجموعهای به نام «گروه شرکتهای توسعه» بود که یکی کار ساختمانی و دیگری راهسازی و شرکت سوم امور بازرگانی، تامین مصالح و ماشینآلات دو شرکت دیگر را به عهده داشته باشد، اما بعد از انقلاب این اتفاق عملی نشد و عمدتاً شرکت «توسار» در همه زمینهها درگیر پروژههای اجرایی شد.
فعالیتهای پس از انقلاب
شرکت توسعه ساختمان و راه (توسار) پس از انقلاب، اولین پروژه راهسازی خود را در مقیاس بسیار کوچک در ساخت یک راه فرعی در محور دامغان- سمنان شروع کرد. این کار کوچک، مقدمهای شد برای اجرای پروژههای بزرگ راه و راهآهن در شرکت «توسار».
در سال 1361 نیز پروژه راه اصلی نائین – کاشان را به طول 70 کیلومتر گرفتیم که کار بزرگی محسوب میشد. این پروژه به عقیده بسیاری از کارشناسان، با کیفیت بسیار عالی به انجام رسید.
از ابداعات و ابتکارات نسبتاً زیاد شرکت توسعه ساختمان و راه (توسار) میتوانم به اجرای آبروهای دومتری به صورت باکسهای پیشساخته در محور سمنان – دامغان در محدوده گردنه آهوان. استفاده از نیوجرسیهای کوتاه با ارتفاع 60 سانتیمتر بهعنوان جداکننده (دیوایدر) مسیرهای دوخطه در گردنه آهوان، ایجاد باند دوم به صورت مجزا از محور موجود (بهجای تعریض محور به صورت چسبیده به محور موجود) در محور سمنان – دامغان، اجرای رنگ روشن تا ارتفاع دو متر در تونلها در محور بندرطاهری-عسلویه اشاره کنم.
از پل تا شهرک
کار پلسازی شرکت «توسار» با ساخت پلهای لولهای دو متری در محور آبخوری شروع شد و با ساخت پل 80 متری روی اتوبان جاده ساوه (ورودی فرودگاه امام خمینی) دارای دهانه 40 متری و استفاده از سیستم پیشکشیده و پستنیده ادامه پیدا کرد و با ساخت پل «سارای» در محور راهآهن میانه- اردبیل به طول 560 متر و دهانه میانی پل با 95 متر طول و 56 متر ارتفاع که یکی از پلهای بزرگ راهآهن ایران در زمان حال است و اخیراً از سوی هیات داوران انجمن بتن ایران به عنوان سازه برتر بتنی سال 1402 انتخاب و معرفی شده است، به اوج رسید.
مجموعه خطوط راهآهنی که توسط شرکت توسار احداث شده بالغ بر 360 کیلومتر، معادل حدود 4 درصد از زیرسازی اجرا شده در راهآهن پس از انقلاب است. همچنین بالغ بر 30 دستگاه تونل با مجموع طول دوازده کیلومتر در کشور توسط مجموعه ما احداث شده است
در فاصله ساخت پلهای لولهای تا پل سارای تعداد زیادی پل اعم از پلهای خاص فلزی تا دهانه 63 متر، پلهای پیشساخته با دهانههای 20 متر و پلهای پیشکشیده و پستنیده با دهانه30 متر و پلهای طاقی با دهانه شش متر و طولهای تا 120 متر در زیر بستر راهها اجرا شد. برای ساخت پل «سارای» از قالب مخصوص شاریو (ارابهای) استفاده شده است. قالبهای فوق نیز با استفاده از مهندسی معکوس قالبهای اروپایی NRS در کارگاه شرکت «توسار» در نزدیکی شهر میانه و با استفاده از توان قطعهسازان ایرانی در تبریز، میانه، اصفهان و تهران انجام و با نام TRS وارد پروژه شد که بسیار هم کارآمد بود. از این نمونه قالب در پروژههای دیگر نیز استفاده شد که به مراتب ارزانتر از نمونههای خارجی است.
بعد از تجربه ساخت شهرک «فرسفج» تویسرکان در مقیاس کوچک در اولین سالهای فعالیت من در شرکت خیز که قبلاً به آن اشاره کردم، کار شهرکسازی با انجام کارهای زیربنایی (برقرسانی، آبرسانی، کانالکشی، پیادهروسازی) شهرک مسکونی کارکنان صنعت نفت اراک (شهرک مهاجران) ادامه پیدا کرد و سرانجام شرکت توسار تسطیح و ساخت تاسیسات زیربنایی (آبرسانی، برقرسانی، فاضلاب، جمعآوری آبهای سطحی، لولههای اتصال آب سرد، جدولگذاری و آسفالت) شهرک 700 هکتاری انترنشنال سیتی در دبی به کارفرمایی شرکت نخیل را با همکاری دو شرکت ایرانی طی سالهای 2006 تا 2008 به عهده گرفت و به انجام رساند.
پروژههای خدماتی و محیطزیستی
شرکت توسار از همان اوایل فعالیت و دوران همکاری با شرکت خیز، در پروژههای عامالمنفعه بسیاری هم مشارکت داشته است، در این زمینه میتوانم به تامین منابع آب در شهرک تویسرکان و در سالیان بعد به لولهکشی خط لوله 1600 میلیمتری در سد زیردان تا پیرسهراب در مسیر چابهار اشاره کنم.
مهمتر از همه، پروژه موفق تصفیهخانه تهران است که در منطقه شهرری با همکاری یک شرکت ایرانی و یک شرکت اتریشی انجام شد و در حال حاضر با ظرفیت 3/1 مترمکعب در ثانیه، فاضلاب تصفیه و معادل بیش از یکصد حلقه چاه با لوله چهار اینچ به کانالهای آبیاری و زهکشی دشت ورامین هدایت میشود. این تصفیهخانه به عنوان بزرگترین پروژه زیستمحیطی خاورمیانه، با کمک شرکت اتریشی به گونهای طراحی و اجرا شده که با اضافه کردن سیستمهای خاص نظیر آنچه در سنگاپور در حال اجراست میتوان حتی آب شرب از آن به دست آورد.
علاوه بر اینها، در این تصفیهخانه از گاز حاصل از تصفیه فاضلاب، برق به دست میآید و از پساب فاضلاب، کود تولید میشود.
بعضی از پروژههای مهمی که شرکت توسار در زمینه ساختوساز مسکونی و پروژههای زیستمحیطی اجرا کرده شامل ساخت مراکز آموزشی از دبستان تا دبیرستان، آموزشگاه فنی و حرفهای، آموزشگاه بهیاری، سلف سرویس هما، کارخانه یخ خشک، مرکز اداری سایپا کاشان، ساخت 2300 واحد مسکونی است.
از راه فرعی تا آزادراه و راهآهن
اولین راهی که توسط شرکت توسار احداث شد راه فرعی جامآبخوری-دوزهیر بود. بعدها نیز طی سالیان متمادی، چندین کیلومتر راه، ازجمله راه اصلی نائین – کاشان، راه سمنان – دامغان، قطعات اول و دوم، بهسازی و روکش آسفالت ساوه – سلفچگان، قطعه دوم شاهرود – سبزوار، قطعه 13 آزادراه زنجان – تبریز، قطعه اول بزرگراه جمطاهری – عسلویه، راه اصلی شیراز – قادرآباد، بزرگراه پارسیان – عسلویه (اولین پروژه آزادراهی به طریق EPC)، اجرای چندین هزارتن آسفالت روکش و… ساخته شد.
در سال 1361 پروژه راه اصلی نائین – کاشان را به طول 70 کیلومتر گرفتیم که کار بزرگی محسوب میشد. این پروژه به عقیده بسیاری از کارشناسان، با کیفیت بسیار عالی به انجام رسید
بخش مهم دیگری از سوابق طولانی اجرایی شرکت توسار مشارکت در اجرای پروژههای زیرسازی و روسازی راهآهن است که رزومه بسیار خوبی از لحاظ کیفیت و از لحاظ کمیت از خود به جا گذاشته است. در نام بردن از مهمترین این پروژهها باید با زیرسازی راهآهن باد – میبد به طول 98 کیلومتر شروع کرد. زیرسازی و روسازی دو قطعه از قطعات محور بافق-زرین شهر به طول 100 کیلومتر و پروژههای راهآهن گارمانوری- سپر رستم به طول 30 کیلومتر و پروژه زیرسازی و واریانت راهآهن دو خطه اردکان – چاردملو و پروژه زیرسازی راهآهن سیرجان- بردسیر- کرمان به طول 80 کیلومتر و همچنین پروژه راهآهن میانه – اردبیل که سختی بسیاری در اجرا داشت از دیگر پروژههای مهم ریلی توسار است.
مجموعه این خطوط راهآهن بالغ بر 360 کیلومتر، معادل حدود 4 درصد از زیرسازی اجرا شده در راهآهن پس از انقلاب است. همچنین بالغ بر 30 دستگاه تونل با مجموع طول دوازده کیلومتر در کشور توسط مجموعه ما احداث شده است.
رهاورد زندگی
به لطف خدا، دو فرزند پسر دارم که یکی دارای دو فوقلیسانس در رشته مهندسی و MBA است و فرزند دیگرم فوق دکترای گوارش و کبد دارد. هر دو ازدواج کردهاند و دارای فرزند هستند. ارزش روزهای زندگیم در کنار آنها دوچندان میشود.
توصیهام به جوانان این است که خود و قابلیتهایشان را بشناسند و با این شناخت، راهشان را در زندگی شغلی و خانوادگی پیدا کنند، بعد از آن از پا ننشینند و از درجا زدن که حاصل ترس از شکست است پرهیز کنند. انسان با شناخت نقاط ضعف و قابلیتهای خود میتواند به هر هدفی که بخواهد برسد. اصولاً کار نشدنی در جهان وجود ندارد و همیشه میتوان راه تازهای پیدا کرد. همان طور که من در رویارویی با مشکلات بزرگی چون اصابت گلوله و تصادف شدید رانندگی در حین ماموریت کاری، از پای ننشسته و کماکان به فعالیت خود ادامه دادم.