سال قبل، فاطمیامین که آن روزها ردای وزارت بر تن داشت در جستوجوی راهکاری برای مهار افزایش افسار گسیخته قیمت خودرو در بازار (و البته فرار از استیضاح)، مصرانه پیگیر واردات خودرو بود. اعدادی که او و البته معاونین زیردستش برای چشمانداز واردات بیان میکردند آنقدر بلندپروازانه بود که بهسختی میشد باورشان کرد؛ اما جو خوشبینی بهآرامی در بازار خودرو شکل گرفت و فاطمیامین هم هرآنچه داشت برای تشدید این جو خوشباوری به کار گرفت: از تبلیغات رسانهای برای واردات تا گزارش ورود شبانه چند خودرو بهوسیله لنج به کشور؛ سیاست وزارت صمت کنترل بازار بود حتی به قیمت ایجاد امید واهی و به رکود کشاندن بازار. فاطمیامین اما سرانجام تسلیم فشارها شد و وزارت صمت را ترک کرد و روزی که رفت، از چند ده هزار دستگاه خودرویی که قرار بود وارد و تحویل شود، فقط چند صد دستگاه وارد شده بود که آنها هم تحویل مشتریان نشده بودند. اکنون از روزی که وزارت صمت وعده واردات چند ده هزار دستگاهی خودرو را داده، ماهها میگذرد و حاصل آن تحویل «نمادین» تنها دو دستگاه خودرو در هفته دولت بود. در زمینه آنچه بر واردات خودرو گذشت و چشمانداز آن با بابک وفایی، کارشناس و تحلیلگر صنعت خودرو به گفتوگو نشستیم. او حتی در روزهایی هم که وعده تیراژ چند هزار دستگاهی واردات خودرو در بازار خریدار داشت، این هدفگذاری را دست نیافتنی میدانست و اکنون معتقد است همه اینها وعدههای بیپشتوانه، فقط با اهداف پوپولیستی و کنترل قیمتها در بازار صورت گرفته و باید نگران رها شدن فنر قیمتها در آینده نزدیک است.
ترابران: پس از اعلام ممنوعیت واردات خودرو در سال 97، تقریباً از 2 سال پیش دستور لغو این ممنوعیت صادر شد و حدود یک سال پیش هم اعلام شد که همهچیز برای آغاز مجدد واردات مهیاست و آییننامههایش تدوین شده است، اما اکنون پس از سروصداهای فراوان، اعلام نام برندها و تمام تبلیغاتی که بهویژه در دوره وزارت آقای فاطمیامین صورت گرفت، هنوز پای خودروهای خارجی جدید به کشورمان باز نشده است. با وجود اراده دولت بر این امر، به نظر شما، چه موانعی بر سر تحقق آن وجود دارد؟
ببینید! اواسط دهه 90، دوره پررونق واردات ما بود؛ بهطوری که حدود 100 هزار ماشین وارد گمرک و بیش از 60 هزار دستگاه ترخیص شدند. آن زمان، تازه برجام به نتیجه رسیده بود و برندهای خارجی بعضاً مستقیم و گاهی هم به صورت غیرمستقیم ولی نسبتاً علنی همکاری با ایران را آغاز کردند. تا اینکه مجدداً تحریمها شروع شد و بحث افزایش نرخ ارز و کاهش ورود آن به کشور پیش آمد. اینجا بود که بار دیگر ورود بسیاری از کالاها ازجمله خودرو عملاً ممنوع اعلام شد و نوساناتی که پس از این قضیه در بازار اتفاق افتاد، افزایش شدید قیمت همه خودروها – چه وارداتی و چه داخلی – را به دنبال داشت. البته در خودروهای وارداتی این افزایش چشمگیرتر بود، چون وقتی مثلا میگویید لندکروز 25 میلیاردی، عدد خیلی بزرگی به نظر میرسد، اما این ماشین ممکن است نسبت به قیمت گذشتهاش فقط 20 درصد افزایش قیمت داشته باشد.
به هر حال، با افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت خودروها نارضایتیهای عمومی بسیاری میان متقاضیان خودرو ایجاد و باعث شد یکی از شعارهای آقای رئیسی هنگام آغاز به کار در سمت ریاست جمهوری این باشد که مهار ازار خودرو را به دست میگیریم. راهکارهای مختلفی هم پیشنهاد دادند که تقریباً هیچکدام شدنی نبود، بنابراین در نهایت عنوان شد که اصلا چرا بازار بسته است، باید خودرو وارد شود تا قیمتها متعادل شود.
مشکل اصلی درباره واردات، مربوط به بحث منشأ و تخصیص ارز است و ظاهراً دوستان زمانی که سرگرم شعار دادن بودند، این مهم را در نظر نگرفتند، اکنون ما خودروهایی داریم که آمادهاند وارد شوند، اما دولت نمیتواند به آنها ارز بدهد
تا اینجا حرف منطقی بود، منتها مانند بسیاری از شعارهای این دولت، محاسبات دقیقی پشت آن نبود، زیرا برای واردات خودرو اصلاً نیازی به دستورالعمل دولت نبود، مانند هر کالای دیگری یک بازاری وجود دارد که در آن عدهای خریدار و عدهای فروشنده هستند. وقتی ما جلوی عرضه را گرفتیم یعنی واردات را ممنوع کردیم، بازار دچار مشکل و نوسان شد، پس فقط کافی بود این ممنوعیت را برداریم. مشکل اصلی، مربوط به بحث منشأ و تخصیص ارز بود و ظاهراً دوستان زمانی که سرگرم شعار دادن بودند، این مهم را در نظر نگرفته بودند که این کار به تامین ارز نیاز دارد، آن هم در نظام فعلی ما که عملاً واردکننده نمیتواند از ارزی که مالک آن است استفاده کند و باید از بانک مرکزی بگیرد.
اکنون هم معلوم نیست که قرار است ارز این ماشینها از کجا تامین شود؟ اکنون ما خودروهایی داریم که آمادهاند وارد شوند، اما دولت نمیتواند به آنها ارز بدهد. روی همین حساب در وضعیتی قرار گرفتهایم که به گفته شما تقریباً 2 سال است که میگویند باید این اتفاق بیفتد، اما نمیافتد.
ترابران: شما به مشکل تامین ارز بهعنوان مانع اصلی واردات خودروها اشاره کردید، این در حالی است که اعلام شده بود از طریق مابهالتفاوت حاصل از تراز تجاری بین صادرات و واردات به کشور میخواهند مشکل ارز را برطرف کنند…
شما از تجار بپرسید که همین جمله یک خطی چقدر زمان میبرد که اتفاق بیفتد. ما وقتی درباره کالاهای اساسی نمیتوانیم ارز لازم را تامین میکنیم، دیگر خودرو اولویت هزارم حاکمیت هم نیست. بله، به واردکننده اسماً میگویند که ارز هست شما پول را بریزید و در صف بایستید. خب پول را میریزیم و در صف میمانیم، اما نمیشود. بعد گفتند نه این کار را نکنید شما از صادرکننده ارز بگیرید و با او معامله کنید و روی یک عدد توافق کنید که آن هم بسیار زمانبر است.
البته در بحث تامین ارز، کمی هم باید به دولت حق بدهیم، منتها دولت این را شفاف نمیگوید که من مشکل تامین ارز دارم و اولویت ارزم هم با کالای اساسی یا دارو است و اصلاً خودرو و قیمت بازار خودرو برایم مهم نیست، اما دولت هیچوقت شفافسازی نمیکند. به نظر من، یکی از راهکارها میتواند این باشد که مجوز استفاده از ارز اشخاص برای واردات خودرو صادر شود.
ترابران: ویژگیهای آییننامه واردات خودرو که سال گذشته نوشته شد، تاثیری بر تاخیر در اجرایی شدن واردات خودرو نداشت؟
بله، این آییننامه کار را کمی پیچیده کرد و ما تا مدتها درگیر این تفسیر بودیم که بالاخره چه کسانی میتوانند ماشین بیاورند؟ شخص یا شرکت؟ از چه مبدأیی؟ با چه حجم موتوری؟ چون در اواسط دهه 90، قرار بود فقط نمایندگان رسمی امکان واردات داشته باشند و بدین ترتیب روی بسیاری از شرکتها نمیتوانستیم عنوان نماینده رسمی بگذاریم، بعضیها مستقیماً با کمپانیهای مادر قرارداد داشتند و بعضی هم با اطلاع کمپانی مادر، با واسطه کار میکردند، اما وزارتخانه گفت کسانی که من آنها را به عنوان نماینده رسمی تایید کنم و برگه نمایندگی به آنها بدهم، نماینده رسمی محسوب میشوند.
قیمت خودرو در بازار برای دولت مهم نیست که اگر مهم بود، حداقل از سهم خودش در خیلی از موارد مانند 9 درصد ارزش افزوده، هزینه شمارهگذاری، هزینه اسقاط یا تعرفههای سنگین گمرکی چشمپوشی میکرد
بعداً اجازه دادند که اشخاص هم بتوانند خودرو وارد کنند، البته منطقاً منظور از اشخاص، من و شما نیست بلکه تاجری است که به صورت شخصی کار میکند، خودرو را میآورد و برای گارانتی هم با واردکننده رسمی قرارداد میبندد. به هر حال، این آییننامه تا مقطعی مشکلساز شد، اما مشکل بزرگ این قضیه هیچکدام از اینها نیست، اینها همه قابل حل بود.
ترابران: عدهای متقاضی از سال گذشته در سامانه یکپارچه، متقاضیان و خریداران خرید خودروهای وارداتی ثبتنام کردند و پولهایشان بلوکه شده بود، با توجه به بلاتکلیف بودن وضعیت واردات خودرو، آیا همچنان پولهایشان بلوکه مانده یا آزاد شده است؟
ماجرای بلوکه شدن را باید چک کنم، چون مطمئن نیستم همه آن مبالغ هنوز بلوکه شده باشد، چون این حجم بزرگ مبالغ را بعید میدانم دولت نگه دارد.؟؟؟؟؟
ترابران: بیایید کمی به عقبتر را نگاه کنیم. اساساً چه شد که با وجود حمایتهای همهجانبهای که دولت از خودروسازان داخلی داشت، به فکر واردات خودرو افتاد و سامانه یکپارچه را راهاندازی کرد؟
ببینید! دولت نه از سر خیرخواهی بلکه چون به شدت تحت فشار اقتصادی بود، در ادامه همه کارهای پوپولیستی خود و برای تامین خزانه به سراغ واردات خودرو رفت، وگرنه نه قیمت خودرو در بازار برای دولت مهم است، نه مشکلات مردم که اگر مهم بود، حداقل از سهم خودش در خیلی از موارد مانند 9 درصد ارزش افزوده، هزینه شمارهگذاری، هزینه اسقاط یا تعرفههای سنگین گمرکی چشمپوشی میکرد. دولت در واردات خودرو به دنبال پر کردن خزانه با تعرفههای بالایی است که روی واردات ماشینها و اسقاط ماشینهای فرسوده وضع کرده است. بد نیست بدانید که در حال حاضر، ماشین فرسودهای که 40 تا 50 میلیون بود، 250 میلیون شده است. یعنی برگ اسقاط آن را باید واردکننده بخرد و هزینهاش روی قیمت ماشین بیاید.
دولت در واردات خودرو به دنبال پر کردن خزانه با تعرفههای بالایی است که روی واردات ماشینها و اسقاط ماشینهای فرسوده وضع کرده است. بد نیست بدانید که در حال حاضر، ماشین فرسودهای که 40 تا 50 میلیون بود، 250 میلیون شده است.
از طرف دیگر، این دولت میگوید آمده که قیمتها را تعدیل کند، اما هیچ ابزاری برای این کار ندارد. شما نمیتوانید به بازار دستور بدهید که قیمت را پایین بیاورید. بازار حرف شما را نمیخواند؛ آن هم وقتی نمیتوانید نرخ ارز را کنترل کنید و خودرو به عنوان کالای سرمایهای با افزایش قیمت مواجه میشود. از طرف دیگر، گفته بود ماشین وارد نکنید تا بتواند شوآف کاهش قیمتها را کامل کند. سال گذشته، بحث سامانه را باز کرد که بیایید ثبتنام کنید و بعد هم عددهایی در مورد تیراژ واردات توسط وزیر اعلام شد که نه شوکهکننده، بلکه بیشتر خندهدار بود. اعلام کرد در زمستان سال 1401، حدود 20 هزار خودرو و سال بعد 100 هزار ماشین وارد میکند! مطمئنم کسی که این حرف را زده، حتی یک بار در زندگی در پروسه واردات حضور نداشته و اصلاً نمیداند ماجرای واردات چیست. یعنی ما قرار بود در یک سال رکورد وارداتمان را بشکنیم، در حالی که نرخ ارز الان کجا و آن زمان کجا، وارد کنندههای الان کجا و آن زمان کجا و روابط ما با جهان الان کجا و آن زمان کجا.
این اعداد فقط شوآف بود که البته جواب هم داد، سامانه باز شد و دیدیم 34 هزار نفر متقاضی ثبتنام کردند و پس از آن قیمتها در بازار پایین آمد، زیرا منِ مصرفکننده این را در ذهن دارم که سال بعد قرار است 100 هزار دستگاه خودرو بیاید و از مشکلات پیچیده واردات هم اطلاعی ندارم. اخبار دیگر هم در جهت تکمیل این شوآف بود؛ مثلاً خودِ وزیر برای شرکت کوشاخودرو که عنوان شد واردکننده کیاست اما با مشکلات قانونی مواجه شده و کیا گفته آن را قبول ندارد، رپورتاژ میرفت و توضیح میداد. نیروهای خبری شبانه عکس و فیلم میگرفتند و پر و بال میدادند.
هیچکس هم اعتراض نمیکرد که اساساً در بازار کاملاً راکد چه فرقی میکند قیمت چقدر باشد؟ وقتی من حاضر نیستم بخرم چون فکر میکنم قیمت پایینتر میآید، فروشنده هم میگوید من ضرر کردم و حاضر نیستم 10 درصد کمتر از قیمت خرید بفروشم، حتی اگر قیمت ماشین هزار تومان باشد، هیچ معاملهای انجام نمیشود.
حاکمیت اتفاقاً خیلی خوب این قضیه را مدیریت کرد و در گزارش عملکرد دولت کاهش قیمت بازار درج شد، دیگر نمیگویند که این اتفاق به قیمت رکود افتاده است، اما باید بترسیم از روزی که فنر این قضیه در برود و بازار متوجه شود که قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد. الان مردم منتظر هستند که با قیمت مثلاً حدود یک میلیارد تومان سانتافه 2022 یا 2023 سوار شوند.
ترابران: در اذهان عمومی یکی از عوامل پشت پردهای که موجب عدم واردات قطعی خودرو شده، کارشکنی و مخالفتی است که خودروسازان داخلی ما با موضوع واردات دارند زیرا با وارد شدن خودرو، تولیدات کمکیفیت آنها بازار خود را از دست میدهند. آیا با این موضوع موافق هستید؟
اینطور نیست. خودروسازان خودشان در واردات دست دارند. یک بار باید حجم بازار را ببینیم و دستمان بیاید که ماجرا چیست. اولاً که وقتی دولت سهامدار و مالک اصلی خودروسازان است، پس قانونی وضع نمیکند که به ضرر خودش تمام شود. زیرا بازه قیمتی خودروها از نظر تعرفهای کاملاً با هم فرق میکند، اگر شما بخواهید کمحجمترین و ارزانترین ماشین را از اروپا، ژاپن، کره یا حتی چین بیاورید، باز از ماشینهای داخلی بالاتر تمام میشود.
اگر یک روز درهای کشور باز شود و تعرفه واردات صفر شود، آن موقع میتوان درباره رقابت بحث کرد، اما با تعرفه 50 یا 70 درصد و گواهی اسقاط 150 میلیون تومانی اینها رقیب داخلیها نمیشوند.
اگر یک روز درهای کشور باز شود و تعرفه واردات صفر شود، آن موقع میتوان درباره رقابت بحث کرد، اما با تعرفه 50 یا 70 درصد و گواهی اسقاط 150 میلیون تومانی اینها رقیب داخلیها نمیشوند. شما در شرایط برابر روی یک ماشین فقط 2 تا گواهی اسقاط نیاز دارید یعنی همینطوری 300 میلیون گرانتر تمام میشود، پس در بازی باختهاید. دوم اینکه حجم این بازارها را بسنجید؛ صنعت خودروسازی ما در بخش سواری توانسته رکورد تولید 4/1 میلیون دستگاه در سال را بزند و رکورد واردات ما زیر 70 هزار دستگاه است. حتی در همان دهه 90 که شرایط برای واردات مناسب بود، حدود 5 درصد حجم بازار متعلق به ماشینهای وارداتی بود.
اساساً وقتی خودروسازان خودشان دارند خودرو وارد میکنند، چرا باید راه را ببندند. اولین خودرویی که پلاک شد، متعلق به سایپا بود. اینکه در دولت و بدنه حاکمیت و مجلس عدهای با واردات خودرو مخالفت میکردند، صرفاً نمایشی است، چه رشیدیکوچی باشد و چه میرسلیم و چه هر کس دیگری، هیچکس در آن سطح بدون تایید بالادستی حرفی نمیزند. واقعیت این است که نظام تصمیم گرفته واردات انجام شود.
این را هم بگویم که ایرانخودرو و سایپا بدترین واردکنندهها هستند چون تجربه نشان داده که این شرکتها روی هر خودرویی که دست گذاشتهاند مثل پژو 407، سوزوکی کیزاشی و… آن را خراب کردند. دولت هم میداند که نمیتواند صرفاً به اینها اعتماد کند چون ایرانخودرو و سایپا اصلاً واردات بلد نیستند و مهمتر از آن نمیتوانند بفروشند. هزینههای سربار در این شرکتهای عریض و طویل بسیار است. علاوه بر این، مثلاً ایرانخودرو نمیتواند 25 برند خودرو را بیاورد، چون یکسری از این برندها قراردادهای قطعی دارند و یکسری هم به صراحت اعلام میکنند که اصلاً با ایرانخودرو و سایپا به عنوان شرکتهای دولتی کار نمیکنند.
ترابران: در شرایط کنونی، چقدر امکان تنوع برند در بحث واردات خودرو وجود دارد؟ چون با شرایط تحریمی که همچنان برقرار است، به نظر میرسد ما در واقعیت فقط میتوانیم خودروهای چینی وارد کنیم. آیا با هیچ کشور دیگری غیر از چینیها میشود کار کرد؟
بهصورت غیرمستقیم میشود. اخیراً نمایشگاه دستاوردهای دولت با عنوان «وعده؛ وفا» برگزار شد، بماند که واقعاً باید تاسف خورد به حال دولتی که وفای به عهدش در بخش خودرو شده یکسری ماشین وارداتی بخش خصوصی که هنوز هم تحقیقاً هیچ کدامشان در خیابان نیامدهاند و فقط یکی از آنها توانسته پلاک شود، اما به هر حال اگر از نظر تنوع حساب کنید، در همین نمایشگاه «وعده؛ وفا»، حدود 15 مدل ماشین مختلف آمده بود که در بین آنها برندهای کرهای و اروپایی مانند کیا، هوندای فیات و داچیا هم به چشم میخورد، البته این تنوع نشانه خاصی نیست، چون این خودروها فقط نمونه هستند.
ترابران: برخی علت عدم پلاکگذاری و کند بودن روند واردات خودروهای نو را مانعتراشیهای سازمان استاندارد اعلام می کنند و می گویند چطور میشود که سازمانی که به خودروهایی مانند پراید تاییدیه میدهد، از خودروهایی مانند تویوتا یا نیسان ایراد میگیرد. اصل ماجرای دریافت مجوز استاندارد برای خودروهای صفر خارجی چیست؟
یکسری مشکلات هست که باید مرور کنیم. اولاً استانداردهای ایران کاملاً مطابق استانداردهای اروپایی است. ثانیاً طبق قانون استاندارد وقتی میخواهید یک خودرو وارد میکنید، یا باید طبق استاندارد ایران باشد یا کل پروسه تطابق را خودتان طی کنید یعنی نمونه محصول را بیاورید تا تکتک آیتمهایش بررسی شود. در نتیجه یا اینها باید تماماً در اینجا تست شوند که هزینهاش بسیار بالاست و امکان تست هم در اختیار نداریم یا اینکه بروید از یک مرجع مورد تایید اداره استاندارد، گزارش تست بیاورید.
شرکت بزرگی که خودرو را تولید میکند چون میخواهد آن را به بازارهای مختلف بدهد، برای هر بازار این کار را انجام میدهد مثلاً شرکتی مانند تویوتا، رنو، کیا، هیوندا به دلیل اینکه میخواهد چندصدهزار دستگاه در اروپا بفروشد، تستهایش را هم انجام میدهد. هزینهاش هم حدود 300 هزار دلار است. زمانی که ارتباط ما با شرکتهای خارجی بهصورت مستقیم و رسمی بود، میتوانستیم این مدارک را بگیریم، اما الان که ارتباطی نداریم، چه کسی میخواهد این مدارک را به ما بدهد؟ خب این مدارک را فقط شرکت مادر دارد، وقتی با شرکت مادر ارتباطی ندارید، مدارکی هم ندارید. خودتان هم که نمیتوانید همه را تست کنید، چون اولاً تقریباً هیچکدام از تست تصادفها را هم نمیتوانیم در ایران انجام دهیم و ثانیاً آنقدر گران است که نمیارزد. من که نمیدانم فردا صبح میتوانم ماشین وارد کنم یا خیر، چرا باید برای 50 خودرو چنین هزینهای را متقبل شوم. چیزی که به آن مشکل استاندارد میگوییم همین است.
اساساً وقتی خودروسازان خودشان دارند خودرو وارد میکنند، چرا باید راه را ببندند. نخستین خودرویی که پلاک شد، متعلق به سایپا بود. اینکه در دولت و بدنه حاکمیت و مجلس عدهای با واردات خودرو مخالفت میکردند، صرفاً نمایشی است.
این چالش تا مقطعی طولانی وجود داشت تا اینکه چند وقت پیش عدهای آمدند و گفتند این طور نمیشود چون از اروپاییها، کرهایها و ژاپنیها نمیشود گزارش گرفت و از طرف دیگر، بسیاری از ماشینهای چینی برای بازار اروپا تولید نشدهاند و انطباقی با استانداردهای آن بازار (و ایران) ندارند (نه اینکه لزوماً ماشینهای بدی باشند)، بنابراین در نهایت، سازمان استاندارد اعلام کرد اگر خودرو در کشور مبدأ (چین) پلاک شده یعنی استانداردهای آن کشور را دارد و من هم آن را قبول دارم. این کلک را زدند که بتوانند ماشین وارد کنند، چون این کار عملاً غیرقانونی است و استاندارد ملی کشور ما براساس استاندارد اروپاست ولی با توجه به شرایط فعلی که نمیتوانیم مدارک بیاوریم و استاندارد بگیریم، گفتند اگر به فلان بازار رفتید و دیدید آن ماشین تایید شده است، ما هم قبول میکنیم.
البته کلیت کار منطقی است، چون وقتی خودرویی در کشوری مانند چین مجوز استاندارد گرفته و پلاک شده، خب حتماً از پراید ما بهتر است. بد نیست بدانید همین چانگآنهایی هم که شرکت سایپا آورده، بر پایه استانداردهای اروپا تست نشده است. ضمن اینکه یکسری از قطعاتش نمیتواند استاندارد اروپا را بگیرد، باز هم نه به دلیل اینکه بد است، بلکه چون طبق استاندارد CCC چین تولید شدهاند.
ترابران: بد نیست درباره چالشهای واردات خودروی کار کرده هم صحبت کنیم. به نظر میرسد در مقایسه با واردات خودروهای صفر دستورالعمل آسانتری دارد.
من در یک گفتوگوی رادیویی به یکی از نمایندگان مجلس که الان رئیس کمیسیون صنایع شده و از واردات خودروی دستدوم حمایت میکرد، گفتم: کاش شما ارزیابی میکردید که واردات خودروی صفر چه مشکلاتی داشت، سپس واردات خودروهای دستدوم را مصوب میکردید. اگر قبلاً یک مشکل وجود داشت، حالا یک مشکل دیگر را هم کنار آن گذاشتهاید، در صورتی که اگر اول باید مشکل واردات خودروهای صفر را حل میکردید، این هم به دنبال آن حل میشد.
البته درباره واردات خودروی دستدوم برداشتم این است که دولت و حاکمیت پشت آن ایستاده تا سریعتر اتفاق بیفتد. به دلیل همان کارهای پوپولیستی تا فنر بازار در نرود و قیمت بازار را پایین نگاه دارند، چون در هر مقطعی که این امر یک گام به جلو میرفت یعنی مثلاً مصوبهاش در شورای نگهبان تصویب میشد، قیمت بازار یک مقدار پایینتر میآمد. البته همهاش در حد خبردرمانی است. در واقع در مقطعی حاکمیت تصمیم گرفت این مسیر سرعت بگیرد تا بالاخره دولت دستاوردی از خود نشان بدهد. دیدید که ظرف یک هفته قانون تصویب شد و به شورای نگهبان رفت، دولت ابلاغ کرد و آییننامهاش منتشر شد، فکر میکنم کل پروسه 2 هفته یا 3 هفته طول کشید که پیش از آن اصلاً چنین چیزی سابقه نداشت.
واردات خودروی کارکرده هم چالشهای بسیاری دارد، هم در مورد تامین ارز و هم از نظر بحثهای استانداردی. البته الان زمزمهاش در یکسری شرکتها مطرح شده و شاید شرکتهایی برای همین کار تاسیس یا آماده میشوند که بروند ماشینهای وارداتی را مانند تجاریهای وارداتی (تریلیها) را در گمرکات چک کرده و تایید کنند، یعنی موضوع استاندارد به این صورت در حال حل شدن است، اما واقعیت آن است که وقتی آییننامه واردات خودروی صفر ما از قبل وجود داشت، اما هنوز نتوانستیم آن را اجرا کنیم، معلوم نیست تکلیف خودروی دستدوم کارکرده که ورودش قبلاً ممنوع بوده، چه خواهد شد.