مانا- بندر چابهار برای هند با هدف دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی و نقطه اتصال به اروپا در اوراسیا دارای اهمیت استراتژیک است. هند نزدیک به سه دهه است که توسعه بندر چابهار در آبهای دریای عمان را در نظر داشته تا سوای انگیزه افزایش روابط تجاری با ایران بتواند از پتانسیلهای این بندر در مسیر ترانزیت کریدور شمال- جنوب (INSTC) برای دسترسی به بازار کشورهای مختلف در منطقه وسیع اوراسیا استفاده کند. برای ایران نیز هرگونه امکان توسعه در بندر چابهار، بهدلیل پتانسیل بالای ترانزیت و تجارت این بندر به مثابه توسعه تجارت بینالمللی خواهد بود. ایران که در قلب کریدور شمال- جنوب بهعنوان اصلیترین راه عبور و پل ارتباطی بین شمال و جنوب واقع شده نیز با بهرهمندی از موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه آزاد چابهار میتواند بهعنوان یک بازیگر اصلی در کنار هند ظاهر شود.
اصطلاح «اوراسیا» اغلب برای اشاره به فضای پس از شوروی بهویژه روسیه، جمهوریهای آسیای مرکزی، جمهوریهای ماوراء قفقاز و سرزمینهای مجاور مانند ترکیه و مغولستان و حتی افغانستان نیز استفاده میشود.
اوراسیا ترکیبی از دو قاره اروپا و آسیا است که از اقیانوس اطلس در غرب تا اقیانوس آرام در شرق امتداد دارد و از نظر ژئوپلیتیکی، حائز اهمیت است؛ زیرا برخی از بزرگترین اقتصادها، قدرتهای سیاسی و مناطق استراتژیک جهان از جمله روسیه، چین و بخشهایی از آسیای مرکزی را در بر میگیرد.
جغرافیای وسیع آن همچنین میزبان منابع مختلف، مسیرهای حملونقل و شبکههای تجاری مهم تاریخی مانند جاده ابریشم است که فرهنگهای شرقی و غربی را به هم متصل میکند.
اوراسیا برای هند جهت دسترسی به منابع ضروری، مسیرهای تجاری راهبردی و ارائه مشارکتهایی با کشورهای منطقه جهت تقویت اهداف اقتصادی بسیار مهم بوده و درعینحال میتواند بستری را برای مقابله با نفوذ چین در منطقه فراهم سازد. این تعامل چندوجهی به هند اجازه میدهد تا خود را بهعنوان یک بازیگر حیاتی در ژئوپلیتیک و شبکههای تجاری اوراسیا قرار دهد. هند و چین درگیر رقابت پیچیدهای در اوراسیا هستند که عمدتاً بر اساس جاه طلبیها برای گسترش نفوذ در این منطقه استراتژیک مهم شکل گرفته است. هر دو کشور به دنبال ایجاد تسلط بر مسیرهای تجاری، دسترسی ایمن به منابع انرژی و به دست آوردن نفوذ سیاسی در میان کشورهای آسیای مرکزی هستند.
هند در طول دههها با فضاهای تشکیلدهنده اوراسیا بهطور جداگانه در تعامل بوده و آنچه دهلی اکنون به آن نیاز دارد، رویکردی یکپارچه به اوراسیا است. هند در تلاش است تا فعالیتهای استراتژیک بیشتری را در اوراسیا دنبال کند و فرصتها را در همه جهات در منطقه بهسوی خود جذب نماید. یک راهبرد جامع در ابعاد ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک هند را قادر میسازد تا منافع استراتژیک خود را در این منطقه ارتقا دهد.
به لحاظ ژئواستراتژیک، اوراسیا بزرگترین منطقه قارهای روی زمین است که تمام اروپا و آسیا را در بر میگیرد و با بیش از ۵ میلیارد نفر جمعیت، حدود ۷۰ درصد از جمعیت کره زمین را تشکیل میدهد. آسیای مرکزی، بخشی از همسایگی گسترده هند در این منطقه بوده و ارزش ژئواستراتژیک زیادی برای این کشور دارد.
در پرتو چشمانداز ژئوپلیتیکی اوراسیا که به سرعت در حال تحول است، یک رویکرد متوازن بین استراتژیهای دریایی و قارهای به منظور پل زدن به این منطقه استراتژیک، لزوم ابتکاراتی مانند حملونقل بینالمللی کریدور شمال-جنوب و پروژه بندر چابهار در ایران را ضروری میسازد.
چابهار برای هند راهی را برای دور زدن پاکستان در دسترسی به افغانستان و بازارهای آسیای میانه که به دریا راه ندارند، ارائه میدهد. این امر به هند امکان میدهد تا بر یک مانع سیاسی و لجستیکی دیرینه یعنی اتکا بر مسیرها از طریق پاکستان برای ارسال کالا به افغانستان فائق آید. منطقه آزاد چابهار با الحاق بندر چابهار به مساحت ۸۰ هزار هکتار و با دارا بودن بنادر شهید بهشتی و شهید کلانتری همراه با مرزهای هوایی، زمینی و دریایی اختصاصی در سواحل دریای عمان با اتصال به اقیانوس هند کلیدیترین موقعیت در مسیر کریدور شمال- جنوب است.
بندر چابهار برای استراتژی دهلینو در جهت تقویت ارتباط منطقهای، رشد اقتصادی، تجارت و نفوذ ژئواستراتژیک در همسایگی نزدیک و گستردهاش و همچنین مقابله با حضور در حال گسترش پکن، حیاتی است. چابهار که حدود ۱۷۰ کیلومتر با بندر گوادر تحت حمایت چین فاصله دارد، بهعنوان یک اقدام استراتژیک برای دهلی نو در نظر گرفته میشود تا نفوذ فزاینده پکن در اقیانوس هند را که از طریق ابتکار کمربند و جاده (BRI) اعمال میشود، محدود کند.
به لحاظ ژئواکونومیک، اوراسیا یکی از پویاترین مناطق جهان از نظر رشد اقتصادی بوده و این منطقه برای تقویت اقتصاد هند بسیار مهم است و تنوع بخشیدن به روابط تجاری و سرمایهگذاری با کشورهای اوراسیا میتواند رشد اقتصادی هند را به میزان قابلتوجهی افزایش دهد. هند در آرزوی تبدیل شدن به سومین اقتصاد بزرگ جهان با افزایش تولید ناخالص داخلی ۳.۲ تریلیون دلاری فعلی خود به میزان ۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۵ میلادی است و با تمرکز بر طرحهایی مانند طرح تشویقی مرتبط با تولید (PLI) که از تولید و رشد صادرات حمایت میکند، فرصتهای جدید را برای همکاریهای اقتصادی و تجاری در صحنه رقابت جهانی جستوجو میکند.
برای دستیابی به نرخ رشد مورد نیاز برای تحقق اهداف، دولت هند هدف بلندپروازانه صادرات ۱ تریلیون دلاری را تا سال ۲۰۲۵ میلادی تعیین کرده است. موفقیت برنامههای ترویج صادرات به عوامل متعددی از جمله شناسایی مناطقی با پتانسیل تجاری بالا و توسعه روابط با آنها بستگی دارد که بدونشک اوراسیا یکی از این مناطق است.
دسترسی مستقیم به منطقه استراتژیک اوراسیا، یک چالش عمده برای هند است و بدین خاطر هند، بهعنوان یکی از اعضای مؤسس، کریدور حملونقل بینالمللی شمال- جنوب را که یک کریدور اقتصادی برای دسترسی به قلب اوراسیا و فراتر از آن است، در نظر دارد.
لزوم دسترسی به این کریدور حملونقل چندوجهی شامل اجزای زمینی، دریایی و هوایی که طول آن حدود ۷۲۰۰ کیلومتر برآورد شده و با پشتیبانی زیرساختهای قابل اعتماد، لجستیک و شبکههای توزیع، مراکز تولید، خوشههای شهری و نقاط ورودی بینالمللی را به هم متصل میکند، بهمنظور نزدیکتر کردن مناطق و کارآمدتر کردن انتقال کالا برای هند کاملاً ضروری مینماید.
هند به دنبال گسترش شبکههای تجاری خود فراتر از مسیرهای سنتی با توسعه کریدورهای جدید است که آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و فراتر از آن را به هم متصل میکند. این ابتکارات از جاهطلبی هند برای تبدیل شدن به یک قطب تولید تا سال ۲۰۳۰ میلادی حمایت میکند؛ زیرا دسترسی به بازارهای اروپایی را تسهیل کرده و رقابت هند را در صحنه جهانی افزایش میدهد.
چین نیز فعالانه برای ایجاد یک نظم آسیایی با محوریت پکن برای ایجاد یک چارچوب اقتصادی و امنیتی جدید در تکاپو است. پکن با گسترش تجارت با اتحادیه اروپا، اجرای پروژههای زیرساختی عظیم مانند ابتکار کمربند و جاده و جهت تسلط بر زنجیره تأمین تولید، خود را در نقش مسلط در کل منطقه اوراسیا قرار داده است. هند با پیگیری شبکه مشارکتها و پروژههای زیرساختی خود، بهدنبال اعمال نفوذ در اوراسیا و توازن سلطه فزاینده چین به گونهای است که از ثبات منطقهای و رشد اقتصادی متقابل حمایت کند. برای هند ضروری است تا برنامه اتصال خود در اوراسیا را در رقابت با «ابتکار کمربند و جاده» چین و بدون هرگونه درگیری مستقیم با پکن عملی سازد.
هند با توجه به اهداف بلندپروازانه خود برای افزایش رشد اقتصادی تا سال ۲۰۳۰ میلادی به ۱۰ تریلیون دلار و تا سال ۲۰۳۴ میلادی به ۱۵ تریلیون دلار، افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی و فعالیتهای تولیدی را در پیش گرفته است. انجام اقدامات اصلاحی بهویژه برنامه توسعه هند با یک استراتژی پیشرفته قارهای، ضرورت دستیابی به منابع طبیعی غنی و ذخایر انرژی را شدت میبخشد.
ذخایر نفت و گاز طبیعی آسیای مرکزی کلید استراتژی تنوع انرژی در جهت رشد سریع اقتصادی هند است. هند با سرمایهگذاری در پروژههایی مانند بندر چابهار و خطوط لوله با آسیای مرکزی، بدون وابستگی به زیرساختهای چینی به دنبال تضمین دسترسی به این منابع است. این سرمایهگذاری استراتژیک هند را قادر میسازد تا واردات انرژی خود را متنوع کرده و دسترسی ایمن به منابع حیاتی داشته باشد. کریدور شمال-جنوب با فراهم نمودن مسیری برای واردات انرژی هند از آسیای مرکزی، استراتژی گسترده هند را در روابط اقتصادی قوی با کشورهای منطقه به پیش میبرد.
به لحاظ ژئوپلیتیک آنچه که بیشتر مورد توجه دهلی نو قرار میگیرد، یک طرح جامع است که بتواند ژئوپلیتیک هند را به سوی شمال غربی اوراسیا گسترش دهد. اگرچه یک دروازه مستقیم از طریق پاکستان کوتاهترین و اقتصادیترین راه دسترسی هند به افغانستان و آسیای مرکزی است، اما اختلاف هند با همسایگان مانند پاکستان و چین مانعی بر سر راه بوده و یافتن راهی جدید برای جبران این تنگنای ژئوپلیتیک از طریق چابهار، جبرانی برای جاهطلبیهای ژئواستراتژیک هند خواهد بود.
تقسیم شبه قاره هند به کشورهای هند و پاکستان و قطع ارتباط فیزیکی هند با آسیای مرکزی، موجب قطع اتصال هند از ژئوپلیتیک اوراسیا شده است. موقعیت جغرافیایی پاکستان بهعنوان سدی عمل کرده که دسترسی هند به ژئوپلیتیک اوراسیا را محدود میکند و از نفوذ آن بر پویاییهای منطقه میکاهد. چابهار با دور زدن پاکستان و ارائه مسیر مستقیمی برای هند به سوی افغانستان و آسیای مرکزی دسترسی تجاری مطمئن به بازارهای اوراسیا را امکان پذیر میسازد. بدین ترتیب اهمیت استراتژیک منطقه آزاد چابهار بهعنوان توازن در تنظیم روابط سیاسی- امنیتی بین هند و پاکستان قلمداد میشود.
علاوه بر آن چابهار یک حلقه مهم در کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب است که هند را از طریق ایران و آسیای مرکزی به روسیه متصل میکند. این کریدور جایگزین کوتاهتر و مقرون به صرفهتری برای کانال سوئز ارائه میکند که زمان ترانزیت را تا ۴۰ درصد و هزینه حملونقل را تا ۳۰ درصد کاهش میدهد.
رویکرد پکن برای حضور در اوراسیا، جستجوی فعال برای نقش بزرگتر در کشورهای منطقه و گسترش چشمگیر ابتکار کمربند و جاده در سراسر آسیای مرکزی و روسیه بهسوی سواحل اقیانوس اطلس و وابستگی اقتصادی فزاینده اروپا به چین است. از این رو هدف ژئوپلیتیک هند در اوراسیا میبایست در راستای ایجاد توازن در طرح گسترده کمربند و جاده چین قرار گیرد تا با تقویت حضور خود در اوراسیا به دنبال اجتناب از وابستگی به مسیرهای تجاری تحت سلطه چین، حفظ منافع خود در برابر نفوذ فزاینده پکن را در نظر داشته باشد.
هند گامهای مهمی را برای تقویت ارتباط تجاری با اوراسیا برداشته و در ژوئن ۲۰۱۷ میلادی، به کنوانسیون گمرکی در مورد حملونقل بینالمللی کالا (TIR) پیوسته است. این عضویت فرایندهای گمرکی برای حملونقل کالا بین هند، آسیای مرکزی و فراتر از آن از طریق ایران را تسهیل کرده و زمان و هزینه ترانزیت را کاهش میدهد. سیستم (TIR) استانداردی را برای جابهجایی کالا در سراسر مرزهای متعدد فراهم و فرایندهای گمرکی را ساده میکند و ویژگیهای این سیستم مانند امکان ترانزیت آسانتر و سریعتر کالا بدون نیاز به بازرسی گمرکی در هر گذرگاه مرزی، برای اهداف تجاری هند در آسیای مرکزی بسیار ارزشمند است.
در ادامه این تلاشهای ارتباطی میتوان به پیوستن هند به توافقنامه عشقآباد در فوریه ۲۰۱۸ میلادی اشاره کرد. این توافقنامه ترانزیت چندجانبه که شامل ایران، عمان، ترکمنستان و ازبکستان میشود، برای تقویت ارتباط بین آسیای مرکزی و خلیجفارس طراحی شده است. پیوستن به این قرارداد، دسترسی هند به مسیرهای حملونقل کارآمدتر و مطمئنتر را امکانپذیر میکند.
در مجموع با توجه به چشمانداز ژئوپلیتیک جهانی که به سرعت در حال تحول است، صعود به مراتب اقتصادی جهانی، تعادل بین دریانوردی و استراتژیهای قارهای بسیار مورد نیاز است. در این راستا، هند اهداف ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود را با اوراسیا بهطور مؤثر هماهنگ میکند و چابهار نقشی اساسی در تلاشهای دهلی نو برای تقویت ارتباط منطقهای، رشد اقتصادی و نفوذ ژئواستراتژیک در سراسر اوراسیا ایفا مینماید. در نتیجه چابهار دروازه طلایی و نقطه عطف خزش استراتژیک هند بهسوی اوراسیا خواهد بود.
شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بینالملل
بلاگ خبری مکران آریا دریا