آقای رسولی این طور که از شواهد پیداست خودش بیشتر دوست دارد بنشیند روی صندلی مدیرعاملی سازمان بنادر ولی من چه کسی را راضی کنم که بدون هیچ اختیاری بشود معاون حمل و نقل؟!
تین نیوز |
هفته قبل تفکیک وزارتخانه را به خیر و خوشی و به کمک نمایندگان اهل وفاق، هوا کردیم! اما مگر می گذارند من یک روز آرام پشت سر بگذارم. الان به روزهای پایان سال نزدیک می شویم و من باید فکری به حال بازار مسکن و سفرهای نوروزی کنم ولی یکی از دغدغه هایم شده تعیین مدیرعامل برای سازمان بنادر.
طبیعتا از من به عنوان نخستین بانوی وزیر راه و شهرسازی ایران که در کابینه ای با شعار شایسته سالاری به وزارت رسیده، انتظار می رود نسبت به مدیرانی که برای شرکت ها و سازمان های تابعه انتخاب می کند، حساس باشم و بهترین ها را انتخاب کنم.
از خدا پنهان نیست از آیندگان هم پنهان نباشد در این مملکت نمی شود فقط روی شایسته سالاری زوم کرد و هر کاری کنیم بازهم پای معیارهای دیگری، که کم هم نیستند، وسط کشیده می شود. صادقانه اش را بگویم اگر بنا به رعایت این همه معیار بود احتمالا خود من هم الان وزیر نبودم! حالا با این اوصاف من برای مدیرعاملی سازمان بنادر چه کسی را انتخاب کنم که شایسته سالاری و این همه معیارهای دیگر، رعایت شود؟
یکی از گزینه ها، آقای رسولی است که الان رسما معاون حمل و نقل من محسوب می شود اما وقتی شرایط طوری شد که آقای صفایی فورس ماژور با یک خداحافظی باصفا از سازمان بنادر رفت، ایشان به همان سرعت که معاونت حمل و نقل را قبول کرده بود، و شاید حتی از آن هم سریعتر! قبول کرد که فعلا سرپرست سازمان بنادر باشد.
تا اینجای کار بدک نبود چون در معاونت حمل و نقل با ساختار و شرح وظایف و اختیارات فعلی، کار خاصی برای انجام دادن وجود ندارد و چه آقای رسولی چه هر بنده خدای دیگری آنجا باشد حوصله اش حسابی سر می رود. صادقانه بگویم اگر من یک مدیر حمل و نقلی بودم و معاونت حمل و نقل را به من پیشنهاد می کردند، خود من قبول نمی کردم چون کاملا مشخص بود می خواهند مرا سرکار بگذارند! این را هم بگویم که آقای رسولی معاونت حمل و نقل را حسابی جدی گرفته بود و من هم به فکر افتاده بودم که این معاونت را با تواناییهای ایشان از این حالت نمایشی و بدون اختیارات خارج کنم.
از طرفی در حال حاضر، این طور که از شواهد امر پیداست آقای رسولی اگر معاونت حمل و نقل به همین منوال جایگاه محکم و اختیاراتی نداشته باشد و به عبارتی این معاونت در حمل و نقل هیچکاره باشد، خودش بیشتر دوست دارد بجای سرکار بودن در معاونت حمل و نقل برود خیلی شیک بنشیند روی صندلی مدیرعاملی سازمان بنادر. شاهد مثال این که ایشان اخیرا هم گشت و گذارهایی در بنادر داشته.
ولی این کار دو تا مشکل دارد؛ یکی این که ایشان تا جایی که خبر دارم مثل خود من از بندر و دریا و کشتی و این جور چیزها سررشته چندانی ندارد و بیشتر از قطار و واگن و ریل و این جور چیزها سردرمی آورد ، دوم این که اگر ایشان مدیرعامل سازمان بنادر شود و من موفق نشوم برای معاونت حمل و نقل جایگاه و اختیارات مناسبی ایجاد کنم، چه کسی را راضی کنم که در حد و اندازه ایشان باشد و بشود معاون حمل و نقل؟!
خلاصه این روزها مانده ام با آقای رسولی، این مرد جنتلمن که هر جایگاهی به او داده ام الحق و الانصاف به سرعت خواسته تحولی در آن ایجاد کند و شکستن دلش خیلی سخت شده، چکار کنم؟ بگویم برود همانجا که دلش آنجاست و با بندر دریا و ساحل وفاق کند یا بگویم بماند در وزارتخانه و در این معاونتِ عجالتا حوصله سربر روزهایش را شب کند تا بلکه معجزه کند و این معاونت را از رکود در بیاورد؟
خوش به حال دوران کودکی! آنجا هر وقت آدم سر دو راهی می ماند یک سکه برمی داشت و شیر یا خط می انداخت. البته فکر بدی هم نیست! شاید آخرش برای آقای رسولی شیر یا خط انداختم!
«این رشته مطالب تخیلی طنزآمیز توسط تحریریه تین نیوز به رشته تحریر درمیآید و خانم فرزانه صادق وزیر راه و شهرسازی و سایر افرادی که نام آنها در این مطالب برده می شود، درباره محتوای آن هیچ نقش و مسئولیتی ندارند.»
انتهای پیام
بلاگ خبری مکران آریا دریا