مانا – لی چانگ یانگ وزیر تجارت کره جنوبی در روز هشت جولای اعلام کرد که مذاکرات با ایالات متحده را برای دستیابی به یک توافق سودمند دوجانبه قبل از اجرایی شدن مالیات ۲۵ درصدی بر صادراتش، تسریع خواهد کرد و کازوهیکو آئوکی معاون دبیر کل کابینه ژاپن نیز عنوان نمود که ژاپن قصد دارد به طور جدی به مذاکرات صادقانه و جدی برای تحقق توافقی که به نفع ژاپن و ایالات متحده باشد، ادامه دهد.
ترامپ از زمان بازگشت دوباره به کاخ سفید رگباری از تعرفهها را برای تلاش جهت تغییر ساختار اقتصاد جهانی اعلام کرده است. این اقدامات تجاری منجر به نوسانات شدید در بازارها و تنشهای جدید بین برخی از نزدیکترین شرکای تجاری آمریکا شدهاست. مشخص نیست که ترامپ با به چالش کشیدن ژاپن و کره جنوبی که هر دو از شرکای حیاتی ایالات متحده در شرق آسیا هستند، به چه میزان به اهداف استراتژیک تجاری خود نزدیک میشود، اما به یقین میتوان گفت که این استراتژی تجاری نشان از جدایی عمیق بین ایالات متحده و شرکای اقتصادی سنتی آن دارد و بازنگری عمیق در استراتژی سرمایهگذاری در منطقه آسیا-پاسیفیک را ضروری میسازد.
ژاپن و کره جنوبی متحدان تجاری ایالات متحده در معماری اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم بودهاند که همواره پایبندی خود را به تجارت آزاد، رشد مبتنی بر صادرات و سیستمهای تجاری پایدار مبتنی بر قوانین حفظ نمودهاند. این در حالی است که رویکرد تجاری مبتنی بر تعرفه ترامپ، شکاف فزایندهای را بین ایالات متحده و متحدان اقتصادی دیرینهاش آشکار ساخته و کسبوکارها و سیاستگذاران را مجبور به بازنگری در استراتژیهای سرمایهگذاری و زنجیره تأمین در سراسر منطقه شرق آسیا میکند.
ژاپن متحد کلیدی ایالات متحده در اقیانوس آرام است و دو کشور در زمینههای مختلفی از جمله دفاع، تجارت و فناوری با یکدیگر همکاری میکنند. این رابطه بر اساس منافع و ارزشهای مشترک از جمله حفظ ثبات منطقهای و ارتقای رفاه اقتصادی بنا شده است. اما ترامپ با این استدلال که در حالی که آمریکاییها برای دفاع از ژاپن تحت یک توافق امنیتی دیرینه هزینه میکنند، توکیو از واشنگتن در تجارت سوءاستفاده میکند، این رابطه استراتژیک را زیر سوال برده است. ترامپ که علت کسری تجاری کالا با ژاپن را در واردات بیشتر ایالات متحده نسبت به صادرات کالاها دانسته، این امر را نشانهای از ناعادلانه بودن ترتیبات تجاری با توکیو قلمداد کرده است. دادههای تجارت فدرال نشان میدهد که در سال ۲۰۲۴ میلادی، کسری تجاری کالای ایالات متحده با ژاپن ۶۸.۵ میلیارد دلار بوده است.
ژاپن بزرگترین سرمایهگذار در ایالات متحده است که به جای استفاده از ابزارهایی مانند تعرفهها یا موانع تجاری، با اولویت دادن به سرمایهگذاری (سرمایهگذاری در کسبوکارها و زیرساختهای ایالات متحده) رابطه اقتصادی خود با ایالات متحده را حفظ کرده است. علاوه بر این ژاپن از سال ۲۰۱۹ میلادی بزرگترین دارنده اوراق قرضه دولتی ایالات متحده بوده و این موضوع نشاندهنده اهمیت بالای ژاپن به عنوان یک سرمایهگذار بزرگ در اقتصاد ایالات متحده است. بدین ترتیب ژاپن میتواند از در اختیار داشتن بیش از ۱ تریلیون دلار اوراق بهادار خزانهداری آمریکا در مذاکرات تجاری به عنوان اهرم فشار استفاده نماید. قابل توجه آن که ژاپن علیرغم دارا بودن مقادیر زیاد اوراق بدهی ایالات متحده، برای صادرات بیشتر به ایالات متحده وابسته است و ایالات متحده بزرگترین بازار صادراتی ژاپن است که در سال ۲۰۲۴ میلادی، ۲۱.۳ تریلیون ین (۱۴۵.۷۶ میلیارد دلار) کالا به این کشور صادر کرده است.
ایالات متحده و کره جنوبی نیز روابط تجاری قوی و پیچیدهای دارند که با حجم تجارت قابل توجه مشخص میشود. صادرات کالاها و خدمات ایالات متحده به کره جنوبی در سال ۲۰۲۴ میلادی بالغ بر ۹۳.۴ میلیارد دلار و واردات آن بالغ بر ۱۴۸.۹ میلیارد دلار بوده است. توافقنامه تجارت آزاد کره جنوبی و ایالات متحده (KORUS FTA) که یک توافقنامه تجاری جامع برای حذف و یا کاهش تعرفهها و موانع تجاری بین دو کشور است، نقش مهمی در شکلدهی به این رابطه داشته است. این توافقنامه تجارت آزاد فراتر از اقتصاد، با تقویت اتحاد دو کشور به عنوان وزنه تعادل در برابر چین در منطقه آسیا-پاسیفیک و حمایت از منافع مشترک در فناوری، امنیت و تجارت عمل کرده است.
لازم به ذکر است که ایالات متحده شریک تجاری اصلی کره جنوبی است، اما روابط تجاری دوجانبه همچنان نامتوازن است و ایالات متحده به طور مداوم کسری تجاری با کره جنوبی را به ویژه در کالاهایی مانند خودرو، لوازم الکترونیکی و ماشینآلات صنعتی تجربه میکند.
در حالیکه انتظار میرفت جنگ تعرفهای در درجه اول چین را هدف قرار دهد و متحدان ایالات متحده از آن مصون بمانند، اما تنشهای جدید نشان میدهد که تعرفهها به روابط دیپلماتیک و اقتصادی بین ایالات متحده و متحدانش مانند ژاپن و کره جنوبی آسیب رسانده است. این کشورها ممکن است احساس کنند که به طور ناعادلانهای هدف قرار گرفتهاند یا از نظر اقتصادی آسیب دیدهاند. همچنین ممکن است با سرایت تنشهای تجاری به سمت روابط سیاسی تاثیرات منفی بر همکاری در مسائل گستردهتر در زمینههای امنیت، فناوری و … داشته باشد.
ترامپ تجارت آزاد مرسوم دولتهای گذشته ایالات متحده را که زنجیرههای تأمین جهانی و تعرفههای پایین را به عنوان راهی برای رشد پذیرفته بودند، مردود دانسته و برای کاهش کسری تجاری ایالات متحده، حفاظت از مشاغل آمریکایی، تقویت تولید داخلی و تثبیت مجدد قدرت آمریکا در مذاکرات تجارت جهانی حمایتگرایی را بر جهانی شدن ترجیح داده است. چنانچه در سال ۲۰۱۷، ایالات متحده را از پیمان تجارت آزاد ترانس پاسیفیک (TPP) که یک توافقنامه بزرگ تجارت آزاد با ۱۱ کشور حاشیه اقیانوس آرام بوده را با این استدلال که به کارگران آمریکایی آسیب میرساند، خارج کرده است.
ترامپ از کسری تجاری ایالات متحده به عنوان توجیهی برای تعرفههای تنبیهی استفاده میکند و از افزایش تعرفهها به عنوان سلاحی برای وادار کردن کشورها به مذاکرات تجاری مطابق با شرایط ایالات متحده بهره میگیرد. دیدگاه ترامپ مبنی بر این است که هرگونه کسری تجاری زمانی که ارزش کالاهایی که ایالات متحده از یک کشور وارد میکند بیشتر از ارزش کالاهایی باشد که به آن کشور صادر میکند، است و معتقد است که کسری تجاری به این معنی است که ایالات متحده هنگامی در یک رابطه اقتصادی ضرر میکند که سایر کشورها از ایالات متحده سوءاستفاده میکنند. از اینرو وی کسریهای تجاری دوجانبه را نمونههایی از “کلاهبرداری” یا “یارانه دادن” آمریکا به سایر کشورها توصیف کرده است. منظور او این است که ایالات متحده با خرید بیشتر از فروش، اقتصاد شرکای تجاری خود را تأمین مالی میکند و در نتیجه شغل و سود را در کشورهای دیگر به جای داخل کشور ایجاد میکند.
در واقع یکی دیگر از هزینههای جنگ تعرفهای ترامپ، آسیب به جایگاه بینالمللی این کشور است. ایالات متحده به طور فزایندهای درگیر اختلافات تجاری قابل اجتناب با متحدان دیرینه مانند ژاپن و کره جنوبی میشود و مشارکتهای اقتصادی را که از نظر تاریخی ستونهای ثبات و همکاری منطقهای بودهاند، تحت فشار قرار میدهد.
استراتژی تعرفهای ترامپ قسمت دیگری از یک درام اقتصادی جهانی است که او خود را در مرکز آن قرار داده است. تهدیدات تعرفهای ترامپ در بازی ژئوپلیتیکی با پیامدهای منفی شامل قیمتهای بالاتر برای مصرفکنندگان و مشاغل آمریکایی، اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی به ویژه در صنایعی مانند کشاورزی، فناوری و خودرو و تعرفههای تلافیجویانه از سوی سایر کشورها و بالطبع روابط تیره با متحدانی مانند ژاپن و کره جنوبی به عنوان یک گل به خودی عظیم محسوب میشود.
علیرغم روابط عمیق تاریخی، نظامی و اقتصادی بین ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی به ویژه از دوران پس از جنگ جهانی دوم، خطر تضعیف اعتماد، اختلال در زنجیرههای تأمین و تضعیف اتحادها در مواجهه با چالشهای مشترک افزایش مییابد. ژاپن و کره جنوبی در حال کشیده شدن به ورطه یک نظم تجاری جهانی جدید هستند که در آن وفاداری دیگر تضمینکننده معافیت نیست و این تصور که دو کشور آسیایی به دلیل همسویی با ایالات متحده در برابر ریسکهای ژئوپلیتیکی مصون هستند، دیگر معتبر نیست. این تعرفهها ژاپن و کره جنوبی را مجبور خواهد کرد تا اولویتهای امنیت ملی خود را بازتعریف نمایند و تمرکز خود را از پاسخ به تهدیدات خارجی و تقویت قدرت نظامی و بازدارندگی به سمت و سوی افزایش تدریجی احیای اقتصاد داخلی تغییر دهند.
روز اول آگوست که تعرفهها برای ژاپن و کره جنوبی اعمال میشود، ممکن است نه تنها به عنوان یک تغییر در سیاستهای تجاری جهانی بلکه به عنوان نقطه عطفی در درک و اعتماد بین متحدان کلیدی ایالات متحده به یاد آورده شود.
شهره پولاب- دکتری جغرافیای سیاسی و پژوهشگر روابط بینالملل
بلاگ خبری مکران آریا دریا