تین نیوز
استفاده از ظرفیت های فراوان در نیروی دریایی ارتش به خصوص ظرفیت این نیرو برای کمک به اجرای سیاست های اقتصاد دریامحور یک از تأکیدات رهبر انقلاب در دیدار امروز فرماندهان نیروی دریایی ارتش بود.
به گزارش تین نیوز به نقل از ایسنا، حضرت آیت الله خامنه ای نیمه آبان ماه امسال در اجرای بند یک اصل یکصد و دهم قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست های کلی توسعه دریامحور را برای اقدام به روسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند. در ابتدای این سند این طور آمده است: «دریاها و خصوصاً دریاهای آزاد و اقیانوس ها از مواهب الهی و ذخایر و منابع سرشاری برای زمینه سازی رشد علم و فناوری، افزایش کار و ثروت، تأمین نیازهای حیاتی و تولید اقتدار و بستر مناسبی برای تمدن سازی می باشند. ایران با موقعیت ممتاز جغرافیایی و قرارداشتن بین دو دریا و برخورداری از هزاران کیلومتر سواحل و نیز جزایر و ظرفیت های فراوان بر زمین مانده، لازم است با حضور مؤثر در ساحل، فراساحل، دریا و اقیانوس و بهره گیری از آن به عنوان یک پیشران و محور توسعه کشور، برای احراز جایگاه شایسته منطقه ای و جهانی در بهره گیری از دریا اقدام کند.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
رسانه KHAMENEI.IR در گفت وگو با شهراد کوکبی جهرمی، مؤسس انجمن مهندسی دریایی ایران، به تحلیل و بررسی اهمیت سیاست های کلی توسعه دریامحور، ظرفیت های دریایی کشور و تأثیر آن بر اقتصاد کلان کشور پرداخت که متن این مصاحبه به شرح ذیل است:
یکی از گزاره های سند ابلاغی رهبر انقلاب تأکید بر استفاده از بستر و ظرفیت دریا در جهت ایجاد تمدن است. مفهوم دریا و دسترسی به آن چه نقشی در ایجاد و پویایی یک تمدن دارد و این مسئله در تاریخ چه اهمیتی داشته است؟
بهره برداری از منابع دریاها به نظر من در سواحل اتفاق می افتد. یعنی ساکنان سواحل با فعالیت های اقتصادی خود باعث بزرگ شدن اقتصاد کشور می شوند. این هدف گذاری که در سیاست های کلی انجام گرفته، بسیار مهم است که نرخ رشد اقتصاد دریامحور دوبرابر نرخ رشد اقتصاد کشور باشد.
این هدف گذاری بسیار جسورانه است. ما الان نمی دانیم که واقعاً سهم بهره برداری ما از منابع دریایی و سواحل باید در کنار همدیگر باشند؛ چون بهره برداری از دریاها عمدتاً در سواحل انجام می شود. درست است که حمل ونقل دریایی یا شیلات یا گردشگری دریایی یا انرژی های تجدیدپذیر دریایی در دریا اتفاق می افتند ولی تجربه سایر کشورها نشان داده که در مقابل سهمی که سواحل ما دارند، این رقم بسیار پایینی است. مثلاً براساس آمار کشوری مثل چین می توانم بگویم سهم منابع ما زیر ۵ درصد است؛ البته به جز اقیانوس ها چون هنوز ناشناخته اند.
شرایطی که الان وجود دارد عمدتاً بهره برداری از مناطق انحصاری اقتصادی بوده و یکی هم حمل ونقل دریایی است. البته این موارد مهم بوده ولی در مقابل منابعی که در سواحل وجود دارند اصلاً قابل مقایسه نیستند. برای مثال در آمریکا ۱۲ هزار میلیارد دلار سهم اقتصاد دریامحور است که به اقتصاد دریا و اقتصاد سواحل باید تفکیک شود. اقتصاد دریا فعالیت هایی است که مستقیماً با دریا در ارتباط است ولی اقتصاد سواحل یعنی فعالیت هایی که مردم ساکن در مناطق ساحلی انجام می دهند. این بحث مهمی است که در برنامه هفتم توسعه دیده شده است. در برنامه هفتم توسعه پیش بینی شده است که جمعیت مناطق ساحلی به ۸ درصد جمعیت کل کشور برسد. این مسئله ی بسیار مهمی است.
پیش از آن به مسئله توسعه دریامحور می پردازیم. ما مشکلات کشور را اول باید به مسئله تبدیل کنیم و بعد آنها را حل کنیم. یکی از مسائل کلیدی در ابلاغ سیاست های کلی برنامه توسعه هفتم، بهره برداری از منابع دریاها و سواحل بود. این مشکلی که ما نمی توانیم به اندازه کافی از دریاها بهره برداری کنیم باید به یک مسئله تبدیل شود. وقتی که به یک مسئله تبدیل شد و صورت مسئله آن شفاف شد، بعد راه حل آن مشخص می شود. بنابراین باید به این مسئله دقت کنیم که عمده تمرکز ما بایستی روی سواحل باشد، آن هم از طریق هدایت جمعیت به طرف مناطق ساحلی جنوبی، به ویژه که این مسئله هم در برنامه توسعه هفتم دیده شده است. این از طریق جذب کسب وکارها به آن مناطق ایجاد می شود.
کسب وکار یعنی تولید و بر این اساس اولین چیزی که در آنجا باید توسعه پیدا کند صنایع هستند؛ مخصوصاً صنایع آب و برق، صنایعی که ماهیت صادراتی دارند به دلیل نزدیک بودن به منابع. برخی صنایع مالیات بر واردات دارند و منابع اولیه آنها از دریا تأمین می شود. امکاناتی که دریا در اختیار می گذارد جمعیت مستقر در سواحل از آن استفاده می کنند. بنابراین بیشتر نقش آمایش سرزمین در اینجا بسیار پررنگ است.
وضعیت کشور ما از نظر دسترسی به دریا و سواحل نسبت به سایر کشورهای دنیا چگونه است؟ این میزان از دسترسی چه ظرفیتی را می تواند برای کشور ایجاد کند که تا الان مورد غفلت واقع شده است؟
باید ابتدا تعریف جامعی داشته باشیم از منابع دریاها و سواحل. یعنی اول باید به توافق برسیم که منابع بیشتر در سواحل وجود دارند و آن را باید اندازه گیری کنیم. بهره برداری از دریاها و بهره برداری از سواحل را باید اندازه گیری کنیم تا ببینیم جایگاه ما کجاست و خودمان را نیز با سایر کشورها مقایسه کنیم. این کار هنوز به طور کامل انجام نشده است. رئیس جمهور، اردیبهشت ماه امسال در دهمین جلسه شورای عالی صنایع دریایی برای انجام این کار به مسئولان مأموریت داد. این ادامه ی همان تعریف مسئله است.
اگر به این توافق رسیدیم که این منابع هم در دریا و هم در سواحل وجود دارند، حالا باید دید که ارزش مالی آنها چقدر است. این شاخص اندازه گیری شده ستون اصلی توسعه دریامحور است. توسعه دریامحوری که ابلاغ شده به خاطر شرایط کشور، بیشتر بر مسائل اقتصادی تمرکز دارد ولی توسعه ابعاد مختلفی دارد. توسعه انسانی و توسعه اجتماعی، طیف گسترده تری را در بر می گیرند ولی در سیاست های کلی همان طور که شعارهای سال هم چندین سال است که روی مسائل اقتصادی تمرکز دارد، توجه به توسعه اقتصادی، محور اصلی است.
وقتی که ما از بُعد اقتصادی به استفاده از منابع دریاها و سواحل بنگریم، اولین هدف این است که باید بتوانیم ارزش مالی این منابع را بسنجیم. باید بتوانیم اندازه گیری کنیم تا اینکه ببینیم مثلاً سال بعد چه مقدار رشد خواهد داشت، اقتصاد کل کشور تاکنون چقدر رشد داشته است، این موارد چه نسبتی با هم دارند. چون این رشد طی ۱۰ سال باید دوبرابر باشد.
اگر بخواهیم چنین بستری را فراهم کنیم، قطعاً باید در آن بستر مشخص شود که چه نهادهایی متولی ایجاد ارزش افزوده هستند تا این رشد دو برابری را ایجاد کنند؛ بنابراین می توانیم برنامه های عملیاتی شان را برنامه ریزی و سابقه این رشد را پایش کنیم تا این حرکت به سمت رشد دوبرابری اتفاق بیفتد. بنابراین پاسخ این است که واقعاً نمی دانیم الان ما کجا هستیم چون ابزار اندازه گیری آن را هنوز نداریم. چون متوسط سهم اقتصاد دریای ما از اقتصاد کل جهان یک و نیم درصد است، نمی دانیم کجا قرار داریم . آمارهایی که گفته می شوند مستند نیستند. اگر بانک مرکزی یا سازمان ملی آمار تأیید کنند مستند است. این درخواست رئیس جمهور هم بود که یک سازمان متولی باید این آمار را بدهد.
در صورتی که ظرفیت های مغفول مانده کشور از نظر دسترسی به دریا و سواحل فعال شود، این اتفاق چه میزان بر اقتصاد کلان کشور می تواند تأثیرگذار باشد و مصادیق این تأثیرگذاری در اقتصاد چیست؟
در بعضی از کشورها بهره برداری از منابع دریاها و اقیانوس ها ۵۰ درصد اقتصاد کل آن کشور را شامل می شود. اگر این رقم در کشور ما بین ۲۰ تا ۳۰ درصد باشد یعنی ۲۰ تا ۳۰ درصد اقتصاد کشور قرار است با نرخ دوبرابری نسبت به اقتصاد کل کشور حرکت کند. یعنی اشتغال بیشتر، درآمد بیشتر، تولید بیشتر و درنتیجه بالا رفتن سطح رفاه مردم و بعد ارتقای امنیت کشور در مناطق ساحلی خصوصاً جنوب کشور.
در متن سند اشاره شده و تأکید ویژه به سواحل مکران شده، سواحل مکران نسبت به سایر سواحل کشور چه ویژگی و خصوصیتی دارند که آنها را متمایز کرده اند؟
دسترسی به اقیانوس آزاد، سواحل بکر و استفاده نشده. سال ۹۵ در مجلس شورای اسلامی، قانون سازمان توسعه سواحل مکران تصویب شد ولی تا حالا به نظر می رسد اقدام مؤثری انجام نشده است. به هرصورت ساحل بکر، دست نخورده و دسترسی به آب های آزاد و سواحل عمیق از ویژگی های این منطقه است. برای اینکه از این سواحل و منابع آن ها بتوانیم استفاده کنیم باید جمعیت در آن جا مستقر باشد. این مسئله در برنامه هفتم هم دیده شده، باید جمعیت در آن جا مستقر شود و به فعالیت های اقتصادی بپردازند تا آن رشد دوبرابری اتفاق بیفتد.
فعال شدن ظرفیت های دریامحور کشور چه تأثیری می تواند روی اقتصاد خرد و بومی مناطق داشته باشد؟
اولین کاری که باید کرد این است که سواحل را تعریف کنیم. منظور از سواحل چیست؟ تعریف قابل قبولی که در سطح بین المللی وجود دارد یعنی شهرستان هایی که مرز مشترک با دریا دارند مناطق ساحلی هستند. یعنی ما باید بر ارتقای وضعیت اقتصادی شهرستان های ساحلی تمرکز کنیم. اصلی ترین راهکار این مسئله متناسب با شعار امسال یعنی «مهار تورم، رشد تولید» است.
در شهرستان های ساحلی ما باید بر رشد تولید متمرکز باشیم. اقتصاد همین شهرستان های ساحلی در بعضی از کشورها تا ۴۰ درصد، اقتصاد کل کشور را تأمین می کنند. در چین خوشه های صنعتی عمدتاً بر شرق متمرکز است و همین طور که به طرف شرق می رویم، نرخ درآمد سرانه تا ۵۰ درصد نسبت به مرکز کشور افزایش پیدا می کند. چینی ها می خواهند مسیر برعکس را طی کنند یعنی می خواهند این توسعه یافتگی را به عمق کشورشان توسعه بدهند و برای این کار صنایع را با استفاده از کشتیرانی داخلی از شرق به سمت مرکز می برند. ما هم ابتدا باید بر شهرستان های ساحلی متمرکز شویم و خصوصاً مکران با هفت شهرستان که پنج شهرستان آن در سیستان و بلوچستان هستند.
منطقه مکران شهرستان های ساحلی سیستان و بلوچستان و دو شهرستان استان هرمزگان را دربرمی گیرد. قرار است روی شهرستان های ساحلی کار کنند و آنها را توسعه دهند. این کار باید در کل سواحل شمال و جنوب کشور اتفاق بیفتد.
این شهرستان ها در اولویت اول باید توسعه پیدا کنند و این شهرستان ها از نظر جمعیتی باید اصلاح شوند. بخشی از جمعیت امرار معاش شان از دریا است و عمدتاً این افراد در شهرستان های ساحلی مستقر هستند ولی امرار معاش بخش دیگری از جمعیت بر دریا تأثیر می گذارد. این افراد کسانی هستند که در حوضه آبریز مستقر هستند.
مثلاً حوضه آبریز کارون، شهرستان هایی که در کنار این حوزه قرار دارند سبک زندگی شان بر دریا تأثیر می گذارد. چون حوضه آبریز یعنی در حوضه زهکشی که در کنار رودخانه ها قرار دارند کشاورزی می کنند. کودهای کشاورزی یا فاضلاب یا پسماندها یا پساب ها وقتی وارد رودخانه می شوند، به دریا کشیده می شوند. وقتی این اضافات به دریا ریخته شوند، آسیب جدی می رسانند.
گزارش درباره محیط زیست دیدم که سطح اکسیژن در بعضی از مناطق ساحلی بسیار پایین آمده است. این به دلیل وجود همین آلاینده هایی است که از حوضه های آبریز به دریا نفوذ می کنند. در سیاست های کلی مستقیماً این واژه به کار نرفته ولی با تأکیدی که روی موارد محیط زیستی دارد باید ما به دنبال توسعه پایدار باشیم.
توسعه پایدار یعنی توسعه همیشگی. یعنی چنان بهره برداری نمی شود که آسیب بزنیم و دیگر نتوان از آن، به صورت پایدار بهره بُرد. یک ظرفیت بوم شناسی وجود دارد. باید به اندازه آن ظرفیت بتوانیم استفاده کنیم و الزامات زیست محیطی را که به حوضه آبریز مرتبط است، رعایت کنیم.
فعال شدن ظرفیت های دریامحور کشور چه تأثیری بر سایر حوزه های صنعت و اقتصاد دارد؟ ممکن است ارتباط مستقیم با مسائل دریا نداشته باشد؟
برخی از نیروگاه های برق در کنار دریا احداث می شوند، چون برای خنک کردن سیستم هایشان به آب احتیاج دارند.اگرچه کار این نیروگاه ها تولید برق است ولی از آب دریا استفاده و غیرمستقیم از دریا استفاده می کنند. یا صنایعی وجود دارد که ماهیت صادراتی یا وارداتی دارند. این صنایع جذب مناطق ساحلی می شوند. یک بررسی انجام شده نشان می دهد که اساساً منابع آبی، صنایع را به طرف خودش جذب می کند. بنابراین من تأثیر صنایع را از این زاویه می بینم که برای احداث و فعالیت، جذب سواحل می شوند.
درحال حاضر ایران چقدر از ظرفیت های دریایی و دسترسی خودش به دریا استفاده می کند، سایر کشورهای منطقه از این منظر در چه وضعیتی قرار دارند؟
ما اول این ظرفیت ها را باید شناسایی کنیم و اگر تعریف جامعی داشته باشیم نهادهای تأثیرگذار را شناسایی خواهیم کرد. باید اول فعالیت های اقتصادی دریایی را تعریف کنیم بعد ببینیم که این فعالیت ها با کدام صنایع و نهادها مرتبط هستند، بعد عملکرد آنها را بسنجیم. یکی از این نهادهایی که در بحث صنایعی که مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط با دریا هستند صنایع ساخت و تعمیر کشتی است که بنده در این حوزه فعالیت دارم.
مرزهای اقتصاد دریامحور به اندازه آب های آزاد است. چون ما از منابع آب های آزاد مثل ماهیگیری تن در اقیانوس هند استفاده می کنیم. دزدی دریایی هم زیاد اتفاق می افتد. آن مرز اقتصاد دریامحور برای ما در آب های آزاد است. برای اینکه بتوانیم از آن صیانت کنیم به نیرو دریایی قوی و راهبردی احتیاج داریم. دیدید در این راستا از این پیمایش کره زمین توسط ناوگروه نیروی دریایی از طرف رهبر انقلاب با تحسین مواجه شد. بنابراین این نیروی دریایی راهبردی به زیرساخت احتیاج دارد. زیرساخت آن همان صنایع ساخت و تعمیر کشتی در سطح کشور است.
این یکی از صنایعی است که با اقتصاد دریا مرتبط است. یعنی ما در اقتصاد دریامحور جایگاهی نداریم. کشتی هایی ساختیم، ثابت کردیم که می توانیم؛ ولی مورد توجه قرار نگرفت. در شیلات و حمل ونقل دریایی وضع ما خوب است ولی در بحث انرژی های تجدیدپذیر دریایی ورود نکردیم. استفاده از توربین های فراساحل، از بادهای فراساحل رشد بسیار چشمگیری در دنیا داشتند، ما به این موضوع ورود نکردیم. ضمن اینکه زیرساخت های آن را هم داریم. به زیست فناوری دریایی ورود نکردیم. ما باید بتوانیم تعریف مشترکی داشته باشیم و براساس آن تعریف مشترک بتوانیم سهم بخش های مختلف را اندازه گیری کنیم. ممکن است پس از آن بتوانیم بگوییم که کجای کار هستیم و بعد برای حرکت به سمت همان اهداف سیاست های کلی برنامه ریزی کنیم.