به گزارش گروه بینالملل مانا؛ به طور سنتی، این مسیر به عنوان یک کانال تأثیرگذار برای حملونقل کالاهای ضروری، از جمله نفت، گاز طبیعی، غلات و مجموعهای از کالاهای مصرفی از اسباب بازی تا لوازم الکترونیکی عمل میکند. به دلیل این تغییر استراتژیک، انتظار میرود که در جریان به موقع کالا از طریق کانال سوئز به عنوان شریان تجاری بزرگ جهانی که ۱۲ درصد تجارت جهان از طریق آن عبور میکند، اختلال ایجاد شود.
از همین روی، تمام شرکتهای حملونقل بزرگ برای محمولههای مربوط به خاورمیانه هزینههای اضافی اعمال میکنند. براساس آخرین دادهها، شرکت دانمارکی مرسک (Marsk) قصد دارد فعالیت خود را از سر بگیرد، در حالی که MSC همه کشتیها را از کانال سوئز منحرف و مسیر طولانیتری را از طریق دماغه امید نیک انتخاب میکند.
همچنین، شرکت هاپاگ-لوید آلمان منطقه را «بسیار خطرناک» ارزیابی کرده و مسیر دماغه امید نیک را برگزیده است. شرکت CMA CGM فرانسه قصد دارد به تدریج به ترانزیت کانال سوئز بازگردد و BP نیز از این منطقه برای انتقال محمولههای خام اجتناب میکند.
پیچیدگی شرایط
بیمیلی شرکتهای بزرگ کشتیرانی برای از سرگیری فعالیتهای خود در خلیج عدن و دریای سرخ، بر افزایش خطرات امنیتی در منطقه تأکید میکند. زیرا حملات گروه انصارالله لایهای از پیچیدگی به چشمانداز ژئوپلیتیک شکننده میافزاید.
شرکتهای حملونقل با تعادل ظریفی بین تضمین ایمنی داراییهای خود و حفظ مسیرهای تجاری مهم روبهرو هستند. واکنشهای متنوع، از جمله اجتناب کامل از وضعیت یا اجرای رویکردهای مرحلهای، فرآیند پیچیده تصمیمگیری را در مواجهه با خطرات در حال تغییر نشان میدهد.
اهمیت استراتژیک کانال سوئز به عنوان یک مسیر تجاری اصلی، اثرات اقتصادی اختلالات مداوم را افزایش میدهد. ملاحظات مبتنی بر کاهش خطر، پیامدهای هزینهای، و محیط امنیتی پویا به پیچیدگی تصمیم گیری برای شرکتهای کشتیرانی کمک می کند.
ارزیابی ریسک منطقه و سطح بالایی از عدم اطمینان، منجر به دیدگاههای متفاوت در میان شرکتهای کشتیرانی میشود. حملات مداوم انصارالله، همراه با پتانسیل افزایش تنشهای منطقهای، تهدیدات قابل توجهی برای عملیات دریایی ایجاد میکند. از همین روی، ریسک اقتصادی برای شرکتهای کشتیرانی و اکوسیستم تجاری به دلیل تغییر مسیر و هزینه های اضافی افزایش مییابد.
تحلیل سناریوها
برای شرایط کنونی در دریای سرخ سه سناریو می توان متصور شد. نخست ادامه وضعیت موجود است. در این سناروی، شرکتهای کشتیرانی رویکرد محتاطانه کنونی را حفظ و تغییر مسیر و هزینههای اضافی را ارزیابی می کنند.
سناریو دوم مربوط به تنش زدایی منطقهای است. در این شرایط، تلاشهای دیپلماتیک بینالمللی تنشهای منطقهای را کاهش و شرکتهای کشتیرانی را وادار به ارزیابی مجدد وضعیت میکند تا بازگشت تدریجی به کانال سوئز را در نظر بگیرند.
در سناریوی سوم، تنشها و اختلالات افزایش مییابد. افزایش و تداوم حملات انصارالله یا درگیریهای منطقهای گستردهتر منجر به تشدید نگرانیهای امنیتی میشود و شرکتهای کشتیرانی را مجبور میکند تا حضور خود در منطقه را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند و احتمالاً مسیرهای جایگزین را فراتر از دماغه امید نیک انتخاب کنند.
نتیجه گیری و پیشنهادات
با توجه به ماهیت سیال وضعیت، توصیه میشود که شرکتهای کشتیرانی موضعی هوشیارانه داشته باشند و به طور منظم پویاییهای امنیتی و تحولات ژئوپلیتیکی در خلیج عدن و دریای سرخ را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. برای این شرکتها، تلاشهای مشترک با مقامات مربوطه و شرکای بینالمللی برای به دست آوردن اطلاعات دقیق و کاهش خطرات مرتبط با عملیات دریایی در منطقه بسیار مهم است.
شرکتها همچنین باید پیامدهای اقتصادی بالقوه را در نظر بگیرند و استراتژیهای انعطافپذیری را برای انطباق با سناریوهای محتمل اتخاذ کنند و در عین حال، ایمنی داراییها و پرسنل خود را در اولویت قرار دهند.
منبع: اسپیشیل اوراسیا