زیر آفتاب سوزان و میان آهن و دریا، کارگرانی ایستادند که نه سهمی از امنیت شغلی داشتند، نه نصیبی از رفاه. بندر شهید رجایی، که باید تپنده ترین نماد حیات اقتصادی باشد، این بار شاهد فاجعه ای بود که ریشه در سال ها بی توجهی داشت. حادثه ای که بار دیگر نشان داد جان کارگران، همچنان ارزان تر از هر باری بر دوش اسکله هاست.
تین نیوز |
زیر آفتاب سوزان و میان آهن و دریا، کارگرانی ایستادند که نه سهمی از امنیت شغلی داشتند، نه نصیبی از رفاه. بندر شهید رجایی، که باید تپنده ترین نماد حیات اقتصادی باشد، این بار شاهد فاجعه ای بود که ریشه در سال ها بی توجهی داشت. حادثه ای که بار دیگر نشان داد جان کارگران، همچنان ارزان تر از هر باری بر دوش اسکله هاست.
ظهر شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، انفجار مهیبی در محوطه کانتینری اسکله شهید رجایی بندرعباس رخ داد که تا ۹ اردیبهشت به کشته شدن دست کم ۷۰ نفر، مصدومیت بیش از ۱۲۴۲ نفر، و مفقود شدن ۲۲ نفر منجر شد. کارگران شرکت های تخلیه و بارگیری، انبارداری، و رانندگان ماشین های سنگین، که نیروی اصلی این اسکله هستند، بیشترین آسیب را متحمل شدند. این فاجعه بار دیگر آسیب پذیری کارگران در برابر ناامنی های محیط کار را برجسته کرد.
کارگران در قلب فاجعه
بیش از ۹۰ درصد قربانیان، کارگرانی بودند که در لحظه انفجار مشغول کار در بخش های تخلیه، بارگیری، یا انبارداری بودند. برخی رانندگان ماشین های سنگین نیز که برای بارگیری به اسکله آمده بودند، در میان قربانیان اند. یک منبع آگاه گفت: «شدت انفجار به حدی بود که ۹۰ درصد کارگران و کارمندان شرکت محل حادثه مصدوم شدند یا جان باختند.» پست های منتشرشده در شبکه های اجتماعی نشان می دهد کارگرانی که حتی فاصله زیادی از کانون انفجار داشتند، دچار جراحات شدید شدند.
آسیب های جسمی؛ زخم هایی که التیام نمی یابند
طبق گزارش ها ، بیش از ۳۵۰ کارگر همچنان در بیمارستان های صاحب الزمان و شهید محمدی بندرعباس بستری هستند، و بیش از ۲۰ نفر وضعیت وخیمی دارند. سوختگی های شدید، آسیب های تنفسی ناشی از استنشاق دود شیمیایی، شکستگی های متعدد، و جراحات ناشی از پرتاب شدن توسط موج انفجار از شایع ترین آسیب ها هستند. یک کارگر گفت: «در حال کار بودیم که مخزنی منفجر شد و قفسه سینه ام آسیب دید.» شدت انفجار به حدی بود که ۲۲ جسد به دلیل سوختگی غیرقابل شناسایی اند، و این موضوع خانواده های کارگران مفقود را در اضطراب فرو برده است.
آسیب های روانی؛ کابوسی که ادامه دارد
کارگران بازمانده با شوک روانی شدیدی مواجه اند. منابع محلی گزارش داده اند که برخی کارگران، به ویژه کسانی که شاهد متلاشی شدن تجهیزات یا آسیب همکارانشان بودند، دچار علائم استرس پس از سانحه شده اند. یکی از کارگران به رسانه های محلی گفت: «نمی توانم بخوابم، صدای انفجار هنوز در سرم است.» این آسیب های روانی، که اغلب در محیط های کاری نادیده گرفته می شوند، می توانند توانایی کارگران برای بازگشت به کار را مختل کنند. نبود خدمات مشاوره روانی برای کارگران، این چالش را تشدید کرده است.
پیامدهای معیشتی؛ از فقر به فاجعه
اسکله شهید رجایی میزبان حدود ۱۴ هزار کارگر مستقیم و ۴۲ هزار کارگر ماهر، نیمه ماهر، و ساده در بخش های بندری، دریایی، و فنی است. بسیاری از این کارگران با قراردادهای موقت، دستمزدهای پایین، و بدون بیمه جامع کار می کنند. توقف عملیات اسکله پس از انفجار، درآمد روزانه این کارگران را قطع کرده است. برخی کارگران پیش از حادثه به دلیل تورم و هزینه های بالای زندگی در بندرعباس با مشکلات مالی مواجه بودند. حالا، با مصدومیت، بیکاری موقت، یا از دست دادن نان آوران خانواده، خطر فقر شدیدتر شده است. یک راننده ماشین سنگین گفت: «برای یک روز کار به اسکله آمدم، حالا نه درآمد دارم و نه می توانم هزینه درمانم را بدهم.» فقدان حمایت های اجتماعی، مانند بیمه حوادث کافی یا کمک های فوری، فشار مضاعفی بر کارگران وارد کرده است.
زمینه تاریخی؛کارگران، قربانیان تکراری
این فاجعه در ادامه حوادث مرگباری است که کارگران را هدف قرار داده اند. فروپاشی متروپل آبادان (خرداد ۱۴۰۱) با ۴۳ کشته و انفجار معدن طبس (شهریور ۱۴۰۳) با ۵۳ کشته، نمونه هایی از سهل انگاری هایی هستند که کارگران را قربانی کرده اند. مهرداد حسن زاده، مدیرکل مدیریت بحران هرمزگان، به شبکه خبر گفت که منطقه پیش تر هشدارهایی درباره ایمنی دریافت کرده بود، اما اقدامات کافی انجام نشد. این الگو نشان دهنده بی توجهی سیستماتیک به ایمنی کارگران است.
اعتراضات کارگری و واکنش های اجتماعی
کارگران و خانواده هایشان خشم خود را از نبود تجهیزات ایمنی و نظارت کافی ابراز کرده اند. در مراسم عزاداری شامگاه ۸ اردیبهشت در بندرعباس، گروهی از کارگران و خانواده های داغدار خواستار پاسخگویی مسئولان مربوطه شدند. در شبکه های اجتماعی ، کاربران با اشاره به اینکه «۹۹ درصد فوتی ها کارگر هستند»، این فاجعه را نتیجه سوءمدیریت خواندند. یکی از کاربران نوشت: «کارگران قربانی بی کفایتی شدند، اما کسی پاسخگو نیست.»
سؤالات بی پاسخ
چرا تجهیزات ایمنی استاندارد مانند کلاه ایمنی، دستکش مقاوم، و ماسک های تنفسی در اختیار کارگران قرار نگرفته بود؟
چه نهادی مسئول نظارت بر تأمین تجهیزات ایمنی برای کارگران شرکت های خصوصی اسکله بود؟
چرا آموزش های لازم برای مواجهه با حوادث شیمیایی به کارگران ارائه نشده بود؟
آیا استانداردهای ذخیره سازی مواد خطرناک در اسکله رعایت شده بود، و اگر خیر، چه کسانی مقصرند؟
چرا هشدارهای قبلی درباره ناامنی محیط کار در اسکله نادیده گرفته شد؟
آیا کارگران مصدوم و خانواده های قربانیان از حمایت های مالی فوری برخوردار خواهند شد؟
چه برنامه ای برای ارائه خدمات مشاوره روانی به کارگران بازمانده با علائم استرس پس از سانحه وجود دارد؟
چرا کارگران با قراردادهای موقت و بدون بیمه جامع در چنین محیط های پرخطری مشغول به کار بودند؟
چه تضمینی وجود دارد که کمک های مالی به خانواده های کارگران قربانی به صورت شفاف و عادلانه توزیع شود؟
چه اقداماتی برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی در محیط های کاری دیگر در نظر گرفته شده است؟
نیاز به اصلاحات فوری
فاجعه اسکله شهید رجایی ضرورت بازنگری در قوانین ایمنی کار را گوشزد می کند. کارگران خواستار تجهیزات ایمنی استاندارد، آموزش های منظم، و بیمه جامع هستند. فعالان کارگری پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب مستقل برای شناسایی مقصران را داده اند. تا زمانی که ایمنی و کرامت کارگران در اولویت قرار نگیرد، آنها قربانیان خاموش سهل انگاری ها خواهند ماند.
بلاگ خبری مکران آریا دریا