امروز دیگر رقابت کشورها صرفا بر سر منابع طبیعی یا خطوط تولید نیست، بلکه بر سر ((مسیرها)) ست، مسیرهایی که کالا را سریع تر، ارزان تر و امن تر به مقصد برسانند…..
تین نیوز |
پدرام علی زاده :
امروز دیگر رقابت کشورها صرفا بر سر منابع طبیعی یا خطوط تولید نیست، بلکه بر سر ((مسیرها)) ست، مسیرهایی که کالا را سریع تر، ارزان تر و امن تر به مقصد برسانند. کریدور زنگزور، کریدور لاجورد، طرح کمربند و جاده چین و حتی توافقات کوچک تر در آسیای میانه، همگی نشان می دهند که هر کشوری که بتواند خود را به عنوان گره اصلی زنجیره لجستیک معرفی کند، نه تنها سود اقتصادی، بلکه قدرت سیاسی و دیپلماتیک بیشتری به دست خواهد آورد.
ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک ویژه خود- در میان خلیج فارس، آسیای میانه، قفقاز و شبه قاره – ظاهرا باید یک برنده طبیعی باشد. اما واقعیت این است که در بسیاری از طرح های منطقه ای، ایران یا حضور ندارد یا نقش کمرنگی ایفا می کند. علت این خلا را می توان در غیبت یک مولفه کلیدی یافت: دیپلماسی لجستیک
ایران سال هاست میلیاردها دلار در توسعه زیرساخت های فیزیکی حمل و نقل سرمایه گذاری کرده است: جاده ها، خطوط ریلی ، بنادر و پایانه های مرزی. اما تجربه نشان داده که صرف ساخت زیرساخت ها کافی نیست. اگر مسیرها به لحاظ حقوقی و دیپلماتیک تثبیت نشوند، کالاها به سادگی راه دیگری انتخاب می کنند.
دیپلماسی لجستیک، یعنی مجموعه ای از اقدامات حقوقی، قراردادی و دیپلماتیک که مسیرها را ((قابل اعتماد)) و ((قابل پیش بینی)) می کند. این شامل توافقات دوجانبه و چند جانبه ترانزیتی، ایجاد پنجره های واحد برای تبادل داده، استاندارد سازی اسناد، هماهنگی تعرفه ها و حتی معافیت های مالیاتی برای جذب ترانزیت است. به عبارت دیگر، اگر زیرساخت لجستیک بدن تجارت باشد، دیپلماسی لجستیک مغز آن است. بدون این مغز، بدن کارایی نخواهد داشت.
نمونه های جهانی
کشورهایی که امروز قدرت لجستیک دارند، صرفا با بتن و فولاد به این جایگاه نرسیده اند، بلکه با دیپلماسی دقیق مسیرهای خود را تثبیت کرده اند :
اتحادیه اروپا و TENT – T: طرح شبکه جامع حمل و نقل اروپا، نه فقط یک نقشه عمرانی بلکه یک توافق بزرگ حقوقی است. بر اساس این توافق ، کشورهای عضو ملزم شدند استانداردهای مشترک ریلی و جاده ای را رعایت کنند و تبادل داده بین گمرکات خود را یکپارچه سازند . نتیجه آن شد که کامیون ها می توانند در کمتر از 24 ساعت از شرق اروپا به غرب برسند بدون آنکه در هر مرز دوباره با بازرسی کامل مواجه شوند.
سنگاپور و روتردام – کریدور سبز دیجیتال: در سال 2022 توافقی امضا شد که دو بندر در دو قاره را بهم وصل کرد. این توافق بر پایه اعتبار سنجی دیجیتال اسناد و تبادل داده زنده بنا شد. در نتیجه، کشتی هایی که در این کریدور حرکت می کنند از امتیازاتی مانند تسریع ترخیص و کاهش بازرسی ها برخوردارند. این یک مسیر فیزیکی جدید نبود، یک قرارداد هوشمند بود که یک مسیر موجود را کارآمدتر کرد.
کریدور ترانس خزر: کشورهای قزاقستان ، آذربایجان ، گرجستان و ترکیه توافق کردند که مسیر دریای خزر به دریای سیاه را به عنوان یک مسیر جایگزین روسیه معرفی کنند . این توافق ظرف مدت کوتاهی عملی شد .
این نمونه ها نشان می دهد که آینده لجستیک نه در ساخت مسیرهای جدید، بلکه در دیپلماسی مسیرها رقم می خورد.
دیپلماسی لجستیک ایران
ایران برای آنکه از موقعیت ژئوپلیتیک خود بهره برداری کند باید از نگاه صرفا عمرانی فاصله بگیرد و دیپلماسی لجستیک را در اولویت قرار دهد، برخی از پیشنهادهای عملی عبارت اند از :
ایجاد کار گروه ملی دیپلماسی لجستیک : وزارت راه و شهرسازی ، گمرک ایران ، سازمان بنادر و وزارت امور خارجه در قالب یک کار گروه دائمی با یکدیگر همکاری کنند. وظیفه این کار گروه مذاکره و تدوین قراردادهای ترانزیتی است . چنین کارگروهی می تواند به جای واکنش منفعلانه به طرح های منطقه ای ، پیش قدم شود و ابتکار عمل را در دست گیرد.
راه اندازی پنجره واحد منطقه ای : یکی از مهم ترین موانع تجارت در مرزهای ایران ، تعدد سامانه ها و کاغذ بازی های تکراری است. ایجاد یک پنجره واحد مشترک میان ایران و هممسایگان می تواند نخستین گام برای کاهش صف کامیون ها باشد.
پروژه آزمایشی با تمرکز بر بنادر جنوبی: بندر چابهار با یندر شهید رجایی می توانند به عنوان پایلوت یک کریدور هوشمند انتخاب شوند.
تدوین معاهدات تقسیم منافع ترانزیتی : یکی از دلایلی که مسیرهای جایگزین ایران جذابتر می شوند، شفافیت در تقسیم منافع است. ایران باید در قراردادهای ترانزیتی خود ، سهم مشخصی برای کشور میزبان و کشور عبوری تعریف کند . این کار نه تنها انگیزه همکاری را بالا می برد، بلکه مانع از بروز اختلافات آینده می شود.
هم سویی با استانداردهای جهانی : پیوستن فعال به ابتکارات سازمان جهانی گمرک و چارچوب های UN/CEFACT می تواند ایران را از جزیره بودن خارج کند. اگر اسناد و داده های گمرکی ایران با استانداردهای جهانی هماهنگ باشد، همکاری با کشورهای منطقه بسیار ساده تر خواهد شد.
دنیای امروز بر پایه مسیرها باز تعریف شده است. مسیرهایی که نه فقط کالا ، بلکه قدرت و اعتبار سیاسی را جابجا می کنند. ایران اگر همچنان صرفا به توسعه جاده و ریل بسنده کند، شاهد خواهد بود که رقبای منطقه ای با چند امضا مسیرهای جدیدی خلق می کنند و کالاها، حتی کالاهای ایرانی، ترجیح می دهند از آن مسیرها عبور کنند.
اما اگر ایران دیپلماسی لجستیک را به عنوان یک استراتژی ملی بپذیرد، می تواند از موقعیت ژئوپلیتیک خود نه فقط به عنوان یک (( کارت روی نقشه)) بلکه به عنوان یک (( برند معتبر لجستیکی)) استفاده کند. این دیپلماسی می تواند ایران را به جایگاهی برساند که هر مسیری در منطقه ، ناگزیر از عبور از خاک ایران باشد. زمان به سرعت در حال سپری شدن است ،در حاشیه کریدورهای منطقه ای باقی بمانیم، یا با دیپلماسی لجستیک، نقشه تجارت آینده را خودمان بازنویسی کنیم .
وکیل دادگستری و پژوهشگر حقوق گمرکی و تجارت دریایی
بلاگ خبری مکران آریا دریا