ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه، بار دیگر مطرح شده است. به نظر می رسد که این ادعای مالکیت، دلایل اقتصادی و ژئوپلیتیکی بسیاری دارد.
تین نیوز |
ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه، بار دیگر مطرح شده است. به نظر می رسد که این ادعای مالکیت، دلایل اقتصادی و ژئوپلیتیکی بسیاری دارد.
به گزارش تین نیوز به نقل از تجارت نیوز، درگیری بین ایران و امارات متحده عربی بر سر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، دوباره بر سر زبان ها افتاده است. این درگیری ناشی از اختلافات ارضی است که به قرن بیستم بازمی گردد. اخیرا کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا، در بیانیه ای مشترک و برخلاف اسناد بین المللی رسمی، مالکیت آن ها را از آن امارات دانستند.
این موضوع مناقشات بسیاری را برانگیخت. از این رو، در ابتدا باید دید که چرا امارات مدعی مالکیت این سه جزیره شده است؟
این جزایر موقعیت جالب توجهی از نظر استراتژیک دارند؛ چراکه در ورودی تنگه هرمز واقع شده اند. از این رو، این جزایر علنا در یک مسیر مهم کشتی رانی برای نفت و گاز قرار دارند. اختلاف بر سر این جزایر، در سال 1971 و پس از خروج بریتانیا از ایران و پای بند نبودن به تعهدات خود در منطقه تشدید شد. به دنبال این خروج، علنا ایران مالکیت این جزایر را برعهده دارد.
نکته مورد توجه آن است که در پس هر ادعای مالکیت، اهداف اقتصادی و استراتژیک قرار دارد. از این رو، لازم است که به اهمیت این سه جزیره و وجود ذخایر نفتی در این مناطق پرداخته شود. موقعیت استراتژیک جزایر سه گانه، اهمیت آن ها را در مورد صادرات و کنترل بر مسیرهای کشتیرانی نفت افزایش می دهد.
تنگه هرمز و منابع نفتی اطراف جزیره ابوموسی
جزیره ابوموسی واقع در خلیج فارس از نظر استراتژیک دارای اهمیت است. در حالی که خود جزیره اساسا به دلیل منابع گسترده نفت و گاز شناخته شده نیست، اما منطقه اطراف آن در خلیج فارس سرشار از هیدروکربن است.
جزیره ابوموسی به دلایل اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی، همواره مورد توجه امارات بوده است. یکی از ویژگی های مهم در مورد این جزیره این است که به طور بالقوه مملو از ذخایر نفت است. در حال حاضر نفت از میدانی نزدیک به سواحل ابوموسی استخراج می شود. اما هیچ تولید نفتی در خود جزیره ابوموسی وجود ندارد. هرگونه درگیری در آینده بر سر جزایر سه گانه می تواند به طور ناخواسته به تولید یا منابع نفت آسیب برساند.
اختلاف بر سر ابوموسی به چند دلیل برای بسیاری از کشورها مهم است. منابع نفتی بالقوه در جزیره و در مناطق اطراف برای اقتصاد امارات و ایران ارزشمند است. علاوه بر این، موقعیت جزیره می تواند استراتژیک باشد و برای مختل کردن دسترسی جهان به نفت استفاده شود. چراکه این جزیره علنا در مسیر تنگه هرمز قرار دارد.
این موقعیت استراتژیک می تواند به یک کشور اجازه دهد تا بر خطوط کشتیرانی خلیج فارس تاثیر بگذارد. هم چنین کنترل بر جزیره ابوموسی باعث می شود که ایران بتواند نظارت و حافظت بیشتری بر بندرعباس و صنعت نفت آن منطقه داشته باشد.
کنترل بر جزایر سه گانه، دسترسی به ذخایر موجود در خلیج فارس را هم تحت تاثیر قرار می دهد. چراکه دسترسی به منابع نفتی بالقوه و همچنین نزدیکی به منابع غنی هیدروکربنی منطقه خلیج فارس، این جزایر را از نظر استراتژیک مهم می کند.
ذخایر نفتی اطراف تنب کوچک و تنب بزرگ
جزیره تنب کوچک واقع در خلیج فارس یکی از جزایری است که برای ایران اهمیت استراتژیک دارد. این جزیره نسبتا کوچک است و زیرساخت های گسترده ای برای تولید نفت و گاز در مقایسه با دیگر مناطق خلیج فارس ندارد.
خلیج فارس، به طور کلی، غنی از هیدروکربن است و در منطقه اطراف جزیره تنب کوچک ممکن است ذخایر نفت و گاز وجود داشته باشد. هنوز میادین نفتی و گازی در این جزیره کشف نشده اما ممکن است منابع بالقوه در آب های اطراف وجود داشته باشد. از این رو، وضعیت ژئوپلیتیکی می تواند بر فعالیت های اکتشاف و تولید تاثیر بگذارد.
جزیره تنب بزرگ نیز مانند جزیره تنب کوچک دارای اهمیت استراتژیک است، اما تاسیسات گسترده تولید نفت و گاز مستقیما در خود جزیره وجود ندارد. با این حال، مناطق اطراف جزیره به دلیل منابع غنی هیدروکربنی شناخته شده است.
مسیر تضمینی صادرات نفت از طریق جزایر سه گانه
در نهایت باید گفت که این سه جزیره، در نزدیکی مسیرهای مهم کشتی رانی و میادین نفتی در خلیج فارس قرار دارند. از این رو، یکی از مهم ترین مسیرهای آبی که کشتی های نفت کش توانایی عبور از آن را دارند، دقیقا از مسیر جزایر سه گانه و از درون خلیج فارس می گذرد. در واقع این مسیر، تجارت و صادرات نفت را از تنگه هرمز تضمین می کند.
به نظر می رسد که چرایی ادعای مالکیت امارات، به جهت بهره برداری از خلیج فارس و منابع نفتی آن مناطق و دسترسی به آب راه های تجاری است. چراکه مالکیت جزایر سه گانه، علاوه بر دست یابی به منابع نفت و گاز بالقوه، علنا صادرات نفت از طریق راه های آبی را هم تضمین می کند. سوال اینجاست که آیا ایران تاکنون از این منابع بالقوه و این مسیر استراتژیک، استفاده بهینه ای کرده است؟
بلاگ خبری مکران آریا دریا