به گزارش گروه بینالملل مانا، براساس گزارش رسانههای چینی؛ در چارچوب فاز نخست CPEC، چین و پاکستان تاکنون ۳۸ پروژه (۲۵.۲ میلیارد دلار) را تکمیل کردهاند.۲۶ پروژه دیگر (۲۶.۸ میلیارد دلار آمریکا) در حال انجام است که بسیاری از آنها در فاز دوم CPEC گنجانده شدهاند.
بندر استراتژیک آبهای عمیق گوادر، واقع در سواحل جنوب غربی پاکستان، مرکز CPECو BRIچین است. این بندر که به عنوان یک بندر اعماق دریا میتواند به عنوان یک مرکز حملونقل بزرگ عمل کند و آسیای جنوبی را به بازارهای جهانی وصل و دروازهای به آفریقا، خاورمیانه و آسیای مرکزی باشد اما هنوز فعالیت اقتصادی قابل توجهی را جذب نکرده است. همچنین، فرودگاه بینالمللی گوادر اگرچه تکمیل شده است، اما به دلیل تداوم نگرانیهای امنیتی افتتاح نشده است.
با این وجود، تکمیل این پروژههای زیربنایی، پتانسیل پاکستان را به عنوان یک مرکز ترانزیت مهم برای تجارت و اتصال منطقهای آشکار میکند. به گزارش رسانه دولتی چین، گلوبال تایمز، چالشها پکن و اسلام آباد را از همکاری در پروژهCPEC منصرف نمیکند.
مزایای کریدور برای دو کشور
باید توجه داشت که این کریدور نقش مهمی در برنامههای توسعه اقتصادی پاکستان از طریق زیرساختها، تولید انرژی و همگرایی تجاری منطقهای دارد. در راستای استراتژی اقتصادی پاکستان، زیرساختهای حملونقل، رشد صنعتی و توسعه استراتژیک بندر گوادر در اولویت قرار دارد و بر نوسازی کشاورزی نیز تمرکز میشود.
پروژههای CPEC، از جمله ابتکارات انرژی مانند نیروگاههای زغال سنگ، خورشیدی و بادی، با هدف غلبه بر کمبود انرژی مزمن پاکستان و ایجاد شغل هستند. با تقویت زیرساختها،CPEC میتواند تجارت دوجانبه و یکپارچگی اقتصادی عمیقتر با منطقه بزرگ جنوب آسیا را بهبود بخشد و در نتیجه به بحران اقتصادی مستمر پاکستان غلبه کند.
این پروژه به نفع پکن نیز است. این امر به چین کمک میکند تا بلندپروازی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک خود در جنوب آسیا، هند و اقیانوس آرام و اقیانوس هند تقویت، قدرت خود را افزایش و همچنین، با نفوذ ایالات متحده در این مناطق مقابله کند. این کریدور دسترسی پکن به اقیانوس هند، دریای عرب و منطقه خلیج فارس را فراهم میکند که برای واردات و تجارت انرژی آن حیاتی است.
چالشها و موانع
البته، این پروژه با چالشهای بزرگی مواجه است. به غیر از نگرانی در مورد اثرات زیست محیطی، سیاست داخلی پاکستان، و نارضایتی اجتماعی در مورد کریدور، چالشهای دیگری باقی مانده است. اما موضوع اصلی تأمین مالی CPEC است. منتقدان استدلال میکنند که تنگنای مالی پاکستان، ناآرامیهای سیاسی و بیثباتی منطقهای مانع از سرمایهگذاری بیشتر چین شده است.
تداوم بدهی پاکستان به چین یکی دیگر از نگرانیهای مبرم است. پاکستان وامهای زیادی برای تأمین مالی پروژههای زیربنایی گرفته و چین را به بزرگترین طلبکار خارجی کشور تبدیل کرده است. برآوردهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که ۳۰ درصد از ۱۰۰ میلیارد دلار بدهی خارجی پاکستان به چین است. طبق یک برآورد و با متوسط نرخ بهره ۳.۷ درصد، این امر مدیریت بدهی پاکستان را دشوار و پیچیده میکند.
وامهای چین به دلیل تشدید بار بدهی پاکستان با اتهاماتی مبنی بر اجرای «دیپلماسی تله بدهی» را برانگیخته است. منتقدان استدلال میکنند که این قراردادهای وام شدیداً به نفع چین است و اهرم مالی به پکن میدهد، به ویژه در برابر کشورهایی که قادر به بازپرداخت بدهیهای خود نیستند. این نگرانی به پاکستان محدود نمیشود، زیرا سایر کشورهای چارچوب BRI و شرکای بالقوه نیز نگران وابستگی مالی به چین هستند.
واشنگتن از شیوههای وامدهی چین انتقاد کرده و استدلال میکند که این شیوههای وامدهی چین به نفع پکن است و در عین حال بار بدهی ناپایدار را بر پاکستان تحمیل میکند. همچنین نگرانیهایی را در مورد استفاده از سرمایهگذاری چین برای اهرم فشار ایجاد کرده است.
البته، چین و پاکستان هر دو این ادعاها را رد کردهاند. برخی پژوهشها نیز نشان میدهد که روایت «دیپلماسی تله بدهی» بیشتر شبیه یک افسانه است.
در این میان، هند نگران نفوذ پکن در پاکستان است و آن را در راستای تلاش برای گسترش دامنه نفوذ چین در سراسر آسیای جنوبی میداند که در عین حال، نفوذ دهلی در جنوب آسیا و فراتر از آن را به چالش میکشد. از همین روی، دهلی با CPECمخالف است و مسائل حاکمیتی و امنیتی را برای آن مطرح میکند. به ویژه هنگامی که این کریدور از منطقه مورد مناقشه کشمیر میگذرد.
هند در پاسخ به این کریدور، ارتباط خود را با کشورهای همسایه و در داخل آسیای جنوبی تقویت و نگرانی خود را نسبت به افزایش نفوذ چین ابراز کرده است. دهلی همچنین پروژههای جایگزین به ویژه بندر چابهار در ایران را دنبال میکند که با دور زدن پاکستان، یک مسیر تجاری به افغانستان و آسیای مرکزی فراهم میکند. کریدور بینالمللی شمال-جنوب مرتبط با چابهار نیز با هدف ارائه جایگزینی برای BRI در منطقه است.
تهدیدات امنیتی نیز یک چالش بزرگ برای CPEC است، به ویژه در مناطق ناآرام مانند بلوچستان پاکستان که خشونتها ادامه دارد. حمله به زیرساختها و پرسنل از جمله کارگران چینی، امری رایج است که منجر به تأخیر در پروژه و افزایش هزینههای آن میشود. ارتش آزادیبخش بلوچ پاکستان (BLA)، مسئولیت بسیاری از این حملات را بر عهده گرفته است.
ستیزه جویان ارتش آزادیبخش بلوچ استدلال میکنند که روابط چین و پاکستان از منابع بلوچستان بدون سود رساندن برای مردم محلی استفاده میکند، که این امر به خشم و خشونت بیشتر دامن میزند.
در پاسخ به این تهدیدات، پکن از اسلام آباد خواسته که از کارگران چینی محافظت کند. در نشست اخیر بین شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، نخست وزیر پاکستان و فرمانده ارتش، امنیت «مهمترین موضوع» گفتوگوی دوجانبه بود. بنابراین، پکن فشار دیپلماتیک خود را بر اسلامآباد افزایش و هشدار داده است که این امر سرمایهگذاری چین در پاکستان را به خطر میاندازد.
پاکستان اقداماتی را برای مقابله با ستیزه جویان ارتش آزادیبخش بلوچ انجام داده که برخی از آنها با هماهنگی با چین انجام شده است. با این حال نگرانیها در مورد اثربخشی این تلاشها همچنان وجود دارد.
در مجموع، کریدور اقتصادی چین و پاکستان نشاندهنده گامی مهم به سوی یکپارچگی منطقهای و رشد اقتصادی بوده که پتانسیل تغییر شکل چشمانداز ژئوپلیتیک آسیا را نیز دارد. با این حال، موفقیت بلندمدت آن به مدیریت مؤثر، ثبات سیاسی و غلبه به نگرانیهای همه طرفهای درگیر بستگی دارد.
منبع: مدرن دیپلماسی
بلاگ خبری مکران آریا دریا