یک کارشناس صنعت هوانوردی گفت: «باتوجه به نوسانات بسیار زیاد تقاضا و تاثیر آن بر ساختارهای درآمدی، هزینهای و میزان سود در شرکتهای هواپیمایی، پیشبینی تعیینکننده مرز ورشکستگی، بقا، حفظ و یا توسعه شرکتهای هواپیمایی در جهان و حتی ایران است»
خلیلالله معمارزاده، کارشناس صنعت هوانوردی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری ترابران، با اشاره بر سیر تکاملی علم پیشبینی در مدیریت درآمد شرکتهای هواپیمایی، اظهار کرد: «باتوجه به جایگاه ویژه پیشگویان و اهمیت پیشبینی از گذشته تا کنون، امروزه هم وضعیت زندگی افراد تا حد زیادی وابسته به کیفیت پیشبینی افراد دارد تا براساس آن برای ادامه مسیر خود تصمیمگیری و انتخاب کنند هرچند که این پیشبینی ها باید براساس یکسری معیار و شاخص درست و منطقی باشد.»
ترسیم نقشه راه ضروری است
او با تاکید بر ضرورت و اهمیت پیشبینیهای صحیح و نسبتا دقیق در بنگاههای اقتصادی بهمنظور بقا و بالندگی خود، تصریح کرد: «منظور از پیشبینی ترسیم نقشه راه برمبنای شاخصهای گذشته و معیارهای تعریف شده است تا بتوان جریانهای درآمدی آتی بنگاههای اقتصادی را ترسیم کرد؛ بنابراین باتوجه به مطالب گفته شده شرکتهای هواپیمایی هم از این قاعده پیشبینی و ترسیم نقشه راه برای آینده کاری خود مستثنی نیستند.»این کارشناس صنعت هوانوردی گفت: «باتوجه به نوسانات بسیار زیاد تقاضا و تاثیر آن بر ساختارهای درآمدی، هزینهای و میزان سود در شرکتهای هواپیمایی، پیشبینی درواقع تعیینکننده مرز ورشکستگی، بقا، حفظ و یا توسعه شرکتهای هواپیمایی در جهان و حتی ایران است، زیرا با فرض کمبود ناوگان و اطمینان از Load Factor بالا، با وضعیت پیشبینیهای فعلی برآورد میشود میزان اتلاف و هدر رفت عایدی درآمدی Yield از شبکه پروازی موجود به ازای هر ۱۰۰ میلیارد تومان درآمد ماهیانه هر شرکت هواپیمایی ایرانی در ماه تا ۴ میلیارد تومان باشد.»
فهم واژهها پیشنیاز پیشبینی است
معمارزاده با تاکید بر اهمیت معنای واژهها در پیشبینیهای ارائه شده، تصریح کرد: «فهم Terminology واژهها برای پیشبینی یک ضرورت است، برای مثال واژههای پرکاربرد در این امر عبارت هستند از Forecasting به معنی پیشبینی براساس دادههای قبلی و روندهای اخیر، Prediction به معنی پیشبینی احتمالی و تصادفی، پیشگویی، Estimation به معنی آینده مستتر در وضع موجود، تخمین، Anticipation به معنی پیشبینی براساس تجارب، توقع، Prognosis به معنی پیشبینی براساس علائم و نشانهها، اَماره، تشخیص و Calculation به معنی پیشبینی براساس محاسبات ، برآورد و…»
سیر تکامل پیشبینی
او در ادامه سیر تکاملی علم پیشبینی در مدیریت درآمدی شرکتهای هواپیمایی را طی 50 سال اخیر شامل 5 مرحله دانست و افزود: «باتوجه به پیشرفتهای علمی روز افزون، با گذشت زمان علاوه بر افزایش دقت پیشبینیها، سطح پیشبینیها از کلان به خرد و حتی به سطح فردی رسیده و مهمتر اینکه از رویکرد گذشتهنگر به آیندهنگر تغییر کرده است.»
معمارزاده ادامه داد: «امروزه پیشبینیها از حالت توصیفی و تشخیصی به حالت تجویزی رسیده و در چند سال اخیر از شکل تقاضا محور به سمت پیشبینیهای داده محور متحول شده است.»
به گفته این کارشناس، در دهه ۱۹۸۰ میلادی پیشبینیها در سطح بسیار کلان بود و عمدتا با همبستگیهای اقتصادی به صورت قضاوتی برآورد میشد اما در دهه 1990، شرکتهای هواپیمایی به تدریج با استفاده از تکنیکهای آماری مثل رگرسیون و سریهای زمانی بر اساس روند و الگوی گذشته، آینده و میزان تقاضای مسافر را مسیر محور و مبدا و مقصدی O/D پیشبینی میکردند.
او ادامه داد: «با توجه به پیشرفتهای دانشی این حوزه، در دهه ۲۰۰۰ شبکههای پروازی در پیشبینیهای تجمیعی و سیستمی مورد توجه قرار گرفتند و به کارگیری مدلهای ریاضی با کمک کامپیوترها توسعه یافتند درواقع در این دوران انجام پیشبینیها بر اساس علم آمار و احتمال و با استفاده از مدلهای ریاضی و منطقی آغاز شد؛ اما پس از آن در دهه 2010 با یکپارچگی بین مدلهای ریاضی و همچنین ارتقاء اطلاعات متنوع در حوزههای مختلف و اتصال راهکارهای نرمافزاری مدیریت در بخشهای عملیات و بازرگانی و فنی به یکدیگر، پیشبینیها در شرکتهای هواپیمایی در قالب سناریویی محبوبیت یافته و سطح پیشبینیها تا حد برآورد تقاضای هر کلاس نرخی در هر پرواز جزئی و دقیق شد.»
معمارزاده با اشاره به رخداد انقلاب تصمیمگیری دادهمحور هوانوردی AD3M در دهه کنونی، یادآور شد: «باتوجه به تحولات اخیر و اتخاذ پروتکلی واحد در تبادل همه دادههای هوانوردی در قالب طرح AIDX ، همه این دادهها به یک شکل واحد XML محور در دسترس قرار گرفته است.»
این کارشناس صنعت هوانوردی ادامه داد: «انقلاب NDC و ONE Order یاتا در کنار هم بستر بازار توزیع، پیشنهاد، سفارش و فروش را کاملا دگرگون کرده و پس از بحران اپیدمیک این روند همزمان با تحولات دیجیتال شتاب فزايندهای به خود گرفته است.»
او در پایان خاطرنشان کرد: «امروزه صحبت از این است که رفتار هریک از مسافران در پروفایل شخصی خود توسط شرکتها نه تنها بهصورت خودکار و اتوماتیک توسط ماشینهای یادگیرنده با مدل های انتخاب محور Choice-Based قابل پیشبینی است بلکه حتی پیش از آنکه مسافر بخواهد و یا حتی بداند نیاز او را پیشبینی کرده و با ارائه آن به او در سطح فردی وی را غافلگیر میکنند.»